در "کار سازمانی"، راهنمای ما "انجمن های مخفی و کوچـــــــــــــــــک و پراکنده و غیرقابل کنترل" انقلاب مشروطه هستند، متشکل از "بابکیان" بسیار قابل اعتماد. به گفته استاد سخن و خرد و داد، فردوسی: "هشیوار یاران گزین در نبرد". "انجمن های بابکی" که بجاست کار سازمانی "غیر زنجیره ای" را (با درس گیری از اشتباه های دهه ی چهل و پنجاه خورشیدی) با کار "توده ای"، بسیار حساب شده درهم آمیزند، در کوران نبرد و در آستانه ی پیروزی، "هشیارانه و گام به گام" به هم خواهند پیوست، و ایرانی آزاد و آباد و پرداد و توانمند را بنيان خواهند نهاد. پيش به سوي ايجاد “انجمن هاي بابکي” در همه ي يکان هاي اقتصادي و آموزشي، و تدارک اعتصاب عمومي! هشيار باشيم، نبايد گذاشت رويدادهايي چون ليبي و بحرين در ايران بازخواني شوند. تنش آفرينان در حال بازآفريدن رخدادهاي آغاز انقلاب در ايران و منطقه هستند. بايد هر چه زودتر “به اين شب سياه” پايان داد. در این راستا می توان از شیوه های سازمانی و مبارزاتی "تدافعی" در دیگر جنبش های رهایی بخش نیز، همانا به میدان آوردن "پدافندان" (در کنار "انجمن های بابکی") بهره گرفت: هم برای شناسایی و افشاگری و خنثی سازی "عوامل" ناآشکار و آشکار این "تنش آفرینان و دزدان" در کارخانه ها و آموزشگاه ها و اداره ها و محله ها و بازارها، و هم به منظور نشانه گرفتن برجسته ترین مراکز کلیدی، چون کانون های بازرگانی و مالی و تامین انرژی و حمل و نقل. همانگونه که "عمامه به سرهای ولایی" از ترسشان در خیابان ها آشکار نمی شوند، می توان این "عوامل" را در یکان های اقتصادی و آموزشی وادار به عقب نشینی کرد و خنثی نمود. این رویکردها در راستای تدارک "اعتصاب عمومی"، و از کار انداختن همزمان مهم ترین یکان های اقتصادی و کانون های آموزشی-اداری جریان خواهد داشت
سخنرانی دلیرانه نماینده کارگران نیشکر هفت تپه
چرا ولاییان با قمه به کارگران می تازند
از گفته های او: سیستم کنونی برده داری است، اداره کارخانه را خودمان به دست می گیریم
سخنان او را بشنوید و از آن بیاموزید. آموزنده است نه تنها برای همه ی کارگران و مزدبگیران، بلکه برای سندیکالیست ها و کنشگرهای کارگری به راستـــــــــــی هواخواه تهی دستان. کارگران و مزدبگیران از هم اکنون می بایست مرزهای قرمز "اقتصادی" خود را درشت درنگارند و ناراستان و فریبکاران و نادانان و مزدوران را از رده های خود برانند. نباید گذاشت که آنان به جنبش بالنده و پیشتاز کنونی کارگری هم چون گذشته و "در لباس دوست" از پشت خنجر بزنند. جنبش دادخواهانه و مردمی می بایست از هم اکنون با رفرمیست ها و ناسیونالیست ها و شوینیست ها نیز، زیر هر نامی یا سازمانی، به روشنی مرزبندی کند. رنجبران رزمنده ی چارسوی سپهر تنها می توانند دستادست و پشتاپشت بر الیگارش های میلیاردر و هنوز توانمند جهان چیره شوند
سخنان او را بشنوید
https://www.youtube.com/watch?v=n7Wb07UbwZU
چندی پیش ویدئوی سخنان یکی از کارگران در تجمع کارکنان معترض هفتتپه در فضای مجازی دست به دست شد. او در یکی از این ویدئوها می گفت مدیران شرکت تنها به دنبال دریافت سند ملکی برای زمینهای هفت تپه هستند و در بخش دیگری از سخنانش تأکید میکرد اداره این شرکت باید به خود کارگران هفت تپه سپرده شود. او که پس از این تجمع و در مسیر بازگشت به خانه مورد حمله افراد "ناشناس!!!" (بخوان: دزدان ولایی) قرار گرفت، در گفتوگو با «شرق» میگوید: «من یکی از کارگران شرکت هفتتپه هستم که در جمع کارگرانی که به وضعشان اعتراض دارند، صحبتهایی کردم که حرف دل کارگران بود. حدود ساعت پنج بعدازظهر با اتوبوس سرویس به سمت خانه هایمان حرکت کردیم. من در میان راه باید پیاده می شدم. وقتی از ماشین پیاده شدم، ناگهان دو خودرو در نزدیکی ام توقف کردند و یکی از سرنشینان که صورتش را پوشانده بود، با قمه به من حمله کرد. ضربه قمه بازوی دستم را شکافت. من گیج شده بودم و فقط صدای جیغزدن زنان عابر را میشنیدم که دیدم سرنشینان دیگر هم پیاده شدهاند و با تفنگ و قمه به سمتم میآیند. به سمت خیابان دویدم تا به مغازه داران و همسایه ها پناه ببرم. مهاجمان از پشت به سمتم سنگ پرت می کردند اما وقتی همسایه ها صدای فریادم را شنیدند و از مغازه ها و خانه ها بیرون آمدند، مهاجمان بعد از شلیک تیر هوایی از محل فرار کردند. پلاک ماشین هایشان را با گِل پوشانده بودند و نفهمیدیم چه کسانی هستند. مردم من را به بیمارستان رساندند. شانس آوردم که کاپشن پوشیده بودم و ضربه قمه به استخوانم نرسیده بود». روز سهشنبه کارگران معترض در هفتتپه این بار در اعتراض به حمله صورت گرفته به همکارشان تجمع کردند تا مشخص شود این افراد با دستور چه کسی (بخوان: دزدان ولایی) به این کارگر هجوم آورده اند
خرداد نود و هفت
|