click
click
click
click
click
click
click
click
click

click

 

  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  •  
  • click
  •  
  • رزم نامه شماره پنج
  • رزم نامه شماره چهار
  • به سوي اعتصاب عمومي
  • تنش آفريني هاي تازه
  • براي کوبيدن بازاري ها
  • نود و نه درصدي ها به پيش
  • براي اشغال بيت رهبري
  • پيام بيستم
  • پيام نوزدهم
  • امپراتوري ملاها
  • پدافندهاي بابکي
  • تصاحب کارخانه ها
  • click

  • نفت در ونزوئلا
  • پاره اي از مطالبات مرحله اي
  • اشرافيت شيعه ي صفوي
  • انتقال دارايي هاي ملي به دزدان
  • اصل 44: در هر يکان، يک کميته ي کارکنان براي مصادره دارايي هاي دزديده شده
  • برنامه هاي گفتمان هاي مطالبه محور يا پاره اي از خواست هاي جنبش
  • براي تغييرات بنيادي در ايران از عزت الله سحابي
  • چرا اين همه دشمني ملاها با دانشگاه ها از دکتر محمد ملکي
  • جنگ کوسه ها در نظام ولايي، داده هاي تکانه دهنده از دزدان سرکويگر
  • در پشت کشتارها و سرکوب ها، کودتاچيان چه پول هايي به جيب مي زنند
  • چه دزداني پشت کشتارها پنهانند

  • فهرست يکم: نقش روحانيون در مفاسد اقتصادي
  • فهرست دوم: دزدان ولايي يا ميلياردرهاي ايران
  • فهرست سوم: سرکوبگران يا مافياي اقتصادي
  • فهرست چهارم: مافياي مالي و نظامي کجا هستند
  • فهرست پنجم: چه دزداني از پدافندهاي بابکي مي ترسند
  • فهرست ششم: شماري از ملاهاي ميلياردر
  • فهرست هفتم: باندهاي مالي و سرکوبگر
  • از جنبش هاي جهاني بياموزيم

  • مصادره ها در ونزوئلا
  • آموزه هايي از جنبش خشم در يونان
  • خواسته هاي کمپ ميدان خورسيد در اسپانيا، تغيير انتخاباتي و مبارزه با کليسا
  • واکنشي هشيارانه، طرح ساختن “ويترين” از مصر رد شد
  • براي دوستي و آشتي در جهان

    داده هايي از کمپين

     

     

     click

    در "کار سازمانی"، راهنمای ما "انجمن های مخفی و کوچـــــــــــــــــک و پراکنده و غیرقابل کنترل" انقلاب مشروطه هستند، متشکل از "بابکیان" بسیار قابل اعتماد. به گفته استاد سخن و خرد و داد، فردوسی: "هشیوار یاران گزین در نبرد". "انجمن های بابکی" که بجاست کار سازمانی "غیر زنجیره ای" را (با درس گیری از اشتباه های دهه ی چهل و پنجاه خورشیدی) با کار "توده ای"، بسیار حساب شده درهم آمیزند، در کوران نبرد و در آستانه ی پیروزی، "هشیارانه و گام به گام" به هم خواهند پیوست، و ایرانی آزاد و آباد و پرداد و توانمند را بنيان خواهند نهاد. پيش به سوي ايجاد “انجمن هاي بابکي” در همه ي يکان هاي اقتصادي و آموزشي، و تدارک اعتصاب عمومي! هشيار باشيم، نبايد گذاشت رويدادهايي چون ليبي و بحرين در ايران بازخواني شوند. تنش آفرينان در حال بازآفريدن رخدادهاي آغاز انقلاب در ايران و منطقه هستند. بايد هر چه زودتر “به اين شب سياه” پايان داد. در این راستا می توان از شیوه های سازمانی و مبارزاتی "تدافعی" در دیگر جنبش های رهایی بخش نیز، همانا به میدان آوردن "پدافندان" (در کنار "انجمن های بابکی") بهره گرفت: هم برای شناسایی و افشاگری و خنثی سازی "عوامل" ناآشکار و آشکار این "تنش آفرینان و دزدان" در کارخانه ها و آموزشگاه ها و اداره ها و محله ها و بازارها، و هم به منظور نشانه گرفتن برجسته ترین مراکز کلیدی، چون کانون های بازرگانی و مالی و تامین انرژی و حمل و نقل. همانگونه که "عمامه به سرهای ولایی" از ترسشان در خیابان ها آشکار نمی شوند، می توان این "عوامل" را در یکان های اقتصادی و آموزشی وادار به عقب نشینی کرد و خنثی نمود. این رویکردها در راستای تدارک "اعتصاب عمومی"، و از کار انداختن همزمان مهم ترین یکان های اقتصادی و کانون های آموزشی-اداری جریان خواهد داشت

    هفت تپه چه می خواهد: دولتی و شورایی کردن کارخانه

    مطالبه ی فراتر کارگران هفت تپه مطالبه اداره شورایی کارگاه است که به نحوه مدیریت کارگاه و حق کارگران در مشارکت آنان در مدیریت کارخانه برمی گردد. کارگران پس از شکست سیاست های مدیریتی کارفرمایان در قبال بهبود وضعیت معیشتی کارگران در طول سال های متوالی در هفت تپه، امروز از مطالبه صنفی و سطوح اول فراتر رفته اند و مسئله شان صرفا دستمزد نیست و به این مطالبه رسیده اند که میخواهند در مدیریت هفت تپه شریک باشند و این کارخانه به شکل شورایی اداره شود

    ماجرای کارخانه نیشکر هفت تپه چیست؟ شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در محدوده باستانی هفت تپه بنا شده است. این شرکت دارای اختیار انجام عملیات کشاورزی برای تولید نیشکر و ایجاد صنایع و فرآوردههای وابسته ثبت شده است. کارگران مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، حرکت های اعتراضی خود را طی سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵، با شعار «ما کارگر هفتتپهایم، گرسنهایم، گرسنهایم» آغاز کردند. نخستین دلیل اعتراض کارگران، عدم دریافت دستمزد به مدت سه ماه متوالی بود. اما در ماههای فروردین، خرداد، شهریور، مهر و اسفند ۱۳۸۶، این اعتصابها و حرکتهای اعتراضی به اشکال گوناگون، همچون بست نشستن در کارخانه، تحصن مقابل اماکن دولتی از جمله استانداری، راهپیمایی در نقاط مختلف شهر و بستن جاده اندیمشک به اهواز نمایان شد. اصلیترین اعتراض کارگران این کارخانه در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷ بود که مهمترین خواستههایشان شامل پرداخت سه ماه دستمزد عقبافتاده، پایاندادن به پرونده سازیهای دروغین و پایاندادن احضار فعالان کارگری به دادگاه، برکناری مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره شرکت، برکناری رئیس حفاظت و ایجاد سندیکای مستقل کارگری بود. اما بعد از این هم، کارگران همچنان اعتراض داشتند و از سال 1394 به بعد، به گفته کارگران این کارخانه باید برای اخذ حقوقهای ماهانه هم اعتراض میکردند

    درحالیکه یکی از خواستههای کارگران معترض شرکت نیشکر هفتتپه، لغو قرارداد خصوصیسازی این شرکت است، سازمان خصوصیسازی اعلام کرده تا زمانی که خریدار به تعهدات خود در قبال دولت عمل کند قرارداد خصوصیسازی این شرکت پابرجاست و لغو قراردادی اتفاق نخواهد افتاد. سازمان خصوصیسازی در حالی همچنان بر موضع خود پافشاری می کند که امید اسد بیگی مدیرعامل و صاحب شرکت کشتوصنعت نیشکر هفتتپه در حال حاضر به صلاحدید قوه قضائیه در دسترس نیست و می گویند متواری شده است

    گفتگو با اسماعیل بخشی نماینده ی کارگران نیشکر هفت تپه

    از آخرین جزئیات اعتراضات کارگران کارخانه نیشکر هفتتپه بگویید

    حدود چهارماه حقوق ما عقبافتاده است. تقریبا 15 سالی است که اوضاع شرکت نابسامان است ولی نه به آن صورت که شرکت به گل بنشیند اما از زمستان 94 که دولت، این شرکت را رسما به بخش خصوصی واگذار کرد، روزبهروز این کشتی در گل فرو رفت و درحال حاضر اصلا تکان هم نمیخورد

    مسئولیت شرکت به دو جوان سپردهشده که کار آنها تولید نیست، آنها بازرگان بودند و با زدوبندهای دولتی به چین سفر میکردند و کار واردات انجام میدادند. همچنین شرکتهای ورشکسته را با قیمت ارزان میگرفتند و با برند آنها (شرکتها) که به اصطلاح میخواهند آن شرکتها را سرپا و احیا کنند، تسهیلات مجدد دریافت میکردند ولی باز واردات خودشان را انجام میدادند. آنها هفتتپه را گرفتند و متوجه شدند که نمیتوانند آن را اداره کنند

    منظورتان از این دو نفر کیست

    مهرداد رستمی چگنی و امید اسدبیگی هستند. این دو نفر شرکت را با چه رانتی دریافت کردند، که شرکت را فروختند، واگذار کردند یا اجاره دادند؟ نمیدانم. دولت اصلا و ابدا این موضوع را فاش نکرده است و با آمدن آنها کارگران هم دچار مشکلات زیادی شدند؛ بهطور مثال کارگران بیش از آنچه که حقوق میگرفتند، کار میکردند

    این موضوع برای چه سالی است

    از سال 94 تاکنون؛ از سال 94 تا به الان حقوقهایمان را بدون اعتصاب نتوانستیم دریافت کنیم و همه کارگران از نظر روحی و روانی دچار آسیبهای زیادی شدهاند. چند آدمبیسواد و لات از تهران آورده بودند و مسئولیت کارگرها را به آنها سپرده بودند. آنها به کارگرها فحاشی میکردند و بهطور کلی کار را نابود کردند. واقعا این شرکت یک صنعت طلاست و هر قسمت از این شرکت که کسی بخواهد کار کند باید سالها در این حرفه تخصص داشته باشد، چون کاملا فنی است

    آنها با فامیلبازی شرکت را به فنا داده و باعث کاهش تولیدات شدند، حقوق را سر موقع نمیدادند و درنهایت معلوم شد میلیونها دلار ارز دولتی را گرفتند و در بازار به قیمت گزاف فروختند و راحت ویزا گرفتند و در نهایت یکی از آنها به چین و دیگری به ایتالیا رفته است

    یعنی فرار کردند

    بله. دولت هم در این مورد هیچ چیزی نمیگوید و ما خودمان این موضوع را فهمیدیم

    شما از کجا متوجه شدید

    دیدیم آقایان حضور ندارند و گوشیها را جواب نمیدهند و بعد شایعه شد که یکی از آدمهایشان را بازداشت کردهاند، بعد متوجه شدیم که اختلاس کردهاند و تا الان به مدت چهارماه حقوق معوقه طلب داریم و کارگران خونشان به جوش آمده است و رسما جلوی فرمانداری اعتصاب کردیم

    امروز این اتفاق افتاد

    نه. ما دو روز است جلوی فرمانداری اعتصاب میکنیم. چرا؟ به دلیل اینکه استاندار و فرماندار تمامقد، هرموقع که ما اعتصاب میکردیم جلسه شورای تامین برگزار میکردند و ضامنها را جمع میکردند و آنها به ما تعهد میدادند که حقوق یا هر مشکلی که بود را برطرف کنند. ما به همین دلیل سراغ فرمانداری رفتیم چرا که فرمانداری همیشه ضامن آنها (دو نفر) میشد و حالا با وعده و وعیدهای داده شده، باید امروز به ما پاسخ بدهند، آنها (فرمانداری) که ما را در گذشته سرکوب میکردند و با شعار حمایت از سرمایهدار، حمایت از کارآفرین و تولید ملی و داخلی، همیشه رضایت ما را فراهم میآوردند

    آقایان مدیر اینقدر بیخیال بودند که پنج، 6 ماه یکبار هم به شرکت نمیآمدند و معلوم بود که هفتتپه را به بهانه دیگری گرفتهاند. در هفتتپه، نان نداشتیم بخوریم و صنعت متوقف شده بود ولی آنها میلیاردها بابت تبلیغ برند هفتتپه هزینه کردند

    سه، چهار میلیارد پول به استقلال اهواز پول داده بودند که اسمشان را روی پیراهن بازیکنان بزنند و ما اینجا برای گرفتن حقوق سروکله میزدیم، این تبلیغات برای چه بود؟ با تبلیغ برند هفتتپه سازمان خصوصیسازی را فریب بدهند که ما تولید میکنیم و هر روز هم میگفتند ما چندین صنعت را میخواهیم به دورود بیاوریم و به نام آن صنایع وام میگرفتند و الان هم فراری هستند. جالب اینجاست که بعد از چهار سال بازرسان خصوصیسازی میگویند به ما مدرک بدهید که آیا میتوانیم آنها را خلع ید کنیم یا نه

    آقایان دزدی کرده و از کشور فراری شدند، تازه اینها دنبال مدرک هستند که آیا لیاقت دارند یا ندارند؟ افراد سازمان خصوصیسازی از تهران میگفتند میخواهند شرایطی را مهیا کنند که ما مجددا با آنها کار کنیم

    آخرین جلسهای که برای بهبود این شرایط داشتید با چه کسی بود و چه نتیجهای برای شما داشت

    با مهندس رضامددی، قائممقام شرکت که قبلا معرفی کرده بود و مسئولیت تامالاختیار به او داده بودند، جلسه داشتیم. آقای مددی چندماهی مریض بودند و حالا آمدهاند و شخص کاردان و باتجربهای هستند. ایشان میگوید با اینکه آنها مرا بهعنوان قائممقام تعیین کردهاند ولی هیچ پولی در حساب ندارم که جوابگوی شما باشم.

    ما اعلام کردیم که بعد از گرفتن مطالباتمان کار را شروع میکنیم و آقای مددی قرار شد به استانداری برود و تمام مطالبات ما را روی میز استانداری بگذارد، اگر استانداری قبول کرد من کار را ادامه میدهم و اگرنه، استعفا میدهم.

    مطالباتتان را یکبار دیگر به صورت کامل اعلام میفرمایید

    چهارماه حقوق معوقه داریم و هشتماه بن کاری به کارگران روزمزد پرداخت نشده است و 11 ماه بیمه کارگران روزمزد از سال 95 طلب دارند، جیره ماه رمضان و سه سال پاداش کشت را طلب داریم و حدود دو ماه بیمههایمان را پرداخت نکردند که اینها مطالبات ریالی ماست. مطالبه دیگر ما آینده شرکتی است که از آن ارتزاق میکنیم و آنها نباید در این شرکت حضور داشته باشند و ما با شرکت خصوصیسازی، دیگر کار نمیکنیم. مطالبه بعدی اینکه برای هیچیک از کارگران نباید پرونده امنیتی و قضایی ایجاد کنند.

    تا الان چنین پروندهای ایجاد شده است

    تا دلتان بخواهد. خود من یک سال است که از پلههای دادگاه بالا و پایین میروم.

    حکمی هم تا حالا برایتان صادر شده

    نه، زرنگ هستند. پرونده را باز نگه میدارند تا صدای ما در نیاید.

    در رابطه با بحث دفترچه بیمههایتان، آیا بیمههایتان پرداخت شده است

    بیمهها را یک هفته یا ده روز پیش در ماه مرداد پرداخت کردند و حدود یک ماه بعضی کارگران دفترچه نداشتند ولی با واریز آن، دفترچهها را تمدید کردند و تا قبل از آن داروهایشان را به صورت آزاد تهیه میکردند، ما بیماران ام.اس، قلبی و... داریم که برای همه مشکلات زیادی را به بار آوردهاست

    مقامات استانی یا حتی کشوری که از تهران آمدند قول صددرصد برای رفع مشکلات شما ندادند

    هیچ قولی به ما ندادند حتی آقای جهانگیری که به خوزستان آمد تمام هنرش این بود که به اتحادیه برود و بعد در جلسه تا توانست از خصوصیسازی تعریف کند. انگارنهانگار فولاد هفتتپه در خوزستان دچار مشکل شدهاست

    تا قبل از اینکه شرکتبه بخش خصوصی واگذار شود، این مشکلات هم وجود داشت؛ مثلا حقوقتان را دیر پرداخت میکردند

    نه، اینطور نبود. با خصوصیسازی شدن، شرکت باید رونق بیشتری پیدا میکرد اما در عوض نابود شد. قبل از خصوصیسازی نهایت ما یک ماه حقوق عقب بودیم ولی به دروغ میگویند هفتماه حقوق عقب بودند و سازمان اداری هفتتپه خیلی منسجمتر بود اما الان سازمان اداری هم نداریم. در حال حاضر نیشکر هفتتپه، پنج هزار کارگر دارد و مثل یک شهر میماند. اداره کارگزینی هفتتپه در گذشته به اندازه یک شهرداری، آدم در آن کار میکرد و الان به هم ریخته است. فقط آمدند که از هفتتپه برای منافع خودشان استفاده کنند و این کار را هم کردند

    آذر ماه نود و هفت

    >>Twitter

    >>

     click

    >>

     click