click
click
click
click
click
click
click
click
click

click

 

  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  •  
  • click
  •  
  • رزم نامه شماره پنج
  • رزم نامه شماره چهار
  • به سوي اعتصاب عمومي
  • تنش آفريني هاي تازه
  • براي کوبيدن بازاري ها
  • نود و نه درصدي ها به پيش
  • براي اشغال بيت رهبري
  • پيام بيستم
  • پيام نوزدهم
  • امپراتوري ملاها
  • پدافندهاي بابکي
  • تصاحب کارخانه ها
  • click

  • نفت در ونزوئلا
  • پاره اي از مطالبات مرحله اي
  • اشرافيت شيعه ي صفوي
  • انتقال دارايي هاي ملي به دزدان
  • اصل 44: در هر يکان، يک کميته ي کارکنان براي مصادره دارايي هاي دزديده شده
  • برنامه هاي گفتمان هاي مطالبه محور يا پاره اي از خواست هاي جنبش
  • براي تغييرات بنيادي در ايران از عزت الله سحابي
  • چرا اين همه دشمني ملاها با دانشگاه ها از دکتر محمد ملکي
  • جنگ کوسه ها در نظام ولايي، داده هاي تکانه دهنده از دزدان سرکويگر
  • در پشت کشتارها و سرکوب ها، کودتاچيان چه پول هايي به جيب مي زنند
  • چه دزداني پشت کشتارها پنهانند

  • فهرست يکم: نقش روحانيون در مفاسد اقتصادي
  • فهرست دوم: دزدان ولايي يا ميلياردرهاي ايران
  • فهرست سوم: سرکوبگران يا مافياي اقتصادي
  • فهرست چهارم: مافياي مالي و نظامي کجا هستند
  • فهرست پنجم: چه دزداني از پدافندهاي بابکي مي ترسند
  • فهرست ششم: شماري از ملاهاي ميلياردر
  • فهرست هفتم: باندهاي مالي و سرکوبگر
  • از جنبش هاي جهاني بياموزيم

  • مصادره ها در ونزوئلا
  • آموزه هايي از جنبش خشم در يونان
  • خواسته هاي کمپ ميدان خورسيد در اسپانيا، تغيير انتخاباتي و مبارزه با کليسا
  • واکنشي هشيارانه، طرح ساختن “ويترين” از مصر رد شد
  • براي دوستي و آشتي در جهان

    داده هايي از کمپين

     

     

     click

    در "کار سازمانی"، راهنمای ما "انجمن های مخفی و کوچـــــــــــــــــک و پراکنده و غیرقابل کنترل" انقلاب مشروطه هستند، متشکل از "بابکیان" بسیار قابل اعتماد. به گفته استاد سخن و خرد و داد، فردوسی: "هشیوار یاران گزین در نبرد". "انجمن های بابکی" که بجاست کار سازمانی "غیر زنجیره ای" را (با درس گیری از اشتباه های دهه ی چهل و پنجاه خورشیدی) با کار "توده ای"، بسیار حساب شده درهم آمیزند، در کوران نبرد و در آستانه ی پیروزی، "هشیارانه و گام به گام" به هم خواهند پیوست، و ایرانی آزاد و آباد و پرداد و توانمند را بنيان خواهند نهاد. پيش به سوي ايجاد “انجمن هاي بابکي” در همه ي يکان هاي اقتصادي و آموزشي، و تدارک اعتصاب عمومي! هشيار باشيم، نبايد گذاشت رويدادهايي چون ليبي و بحرين در ايران بازخواني شوند. تنش آفرينان در حال بازآفريدن رخدادهاي آغاز انقلاب در ايران و منطقه هستند. بايد هر چه زودتر “به اين شب سياه” پايان داد. در این راستا می توان از شیوه های سازمانی و مبارزاتی "تدافعی" در دیگر جنبش های رهایی بخش نیز، همانا به میدان آوردن "پدافندان" (در کنار "انجمن های بابکی") بهره گرفت: هم برای شناسایی و افشاگری و خنثی سازی "عوامل" ناآشکار و آشکار این "تنش آفرینان و دزدان" در کارخانه ها و آموزشگاه ها و اداره ها و محله ها و بازارها، و هم به منظور نشانه گرفتن برجسته ترین مراکز کلیدی، چون کانون های بازرگانی و مالی و تامین انرژی و حمل و نقل. همانگونه که "عمامه به سرهای ولایی" از ترسشان در خیابان ها آشکار نمی شوند، می توان این "عوامل" را در یکان های اقتصادی و آموزشی وادار به عقب نشینی کرد و خنثی نمود. این رویکردها در راستای تدارک "اعتصاب عمومی"، و از کار انداختن همزمان مهم ترین یکان های اقتصادی و کانون های آموزشی-اداری جریان خواهد داشت

    نمی خواهيم برده باشيم

     بيش از ۵٠ هزار کارگر و بيش از ٣٠ شرکت مجموعه ی صنعتی ايران خودرو در نامه ای به وزارت کار، مخالفت خود را با

    تغييرات قانون کار اعلام داشته اند ...

    نامه کارگران گروه صنعتی ايران خودرو يه وزارت کار

    با سلام

    احتراما به اطلاع می رسانيم متن اصلاحيه پيشنهادی آن وزارتخانه محترم بدون اطلاع رسانی عمومی که در بعضی رسانه منتشر

    شده است، مورد تائيد کارگران مجموعه گروه صنعتی ايران خودرو نمی باشد.

    همانطوريکه مستحضر هستيد، کارگران مجموعه گروه صنعتی ايران خود رو با بيش از صدهزار کارگر، بدون داشتن کوچکترين

    تشکل کارگری از اين نظری خواهی معاف شده اند. روند تغيير قانون کار نشان می دهد اصلاح قانون کار فعلی فقط در جهت

    حفظ منافع کارفرمايان و دولت می باشد در حاليکه اصلاح قانون کار در جهت حمايت از کارگران بايد باشد. ولی آنچه در اين

    پيشنويس ديده میشود حمايت آشکار از دولت و کارفرمايان است، در حاليکه دو دهه از تصويب قانون کار در ايران می گذرد و

    هنوز بسياری از بخشهای کليدی اين قانون اجرا نشده است و بعضی تفاسير و برداشتهای غلط يا غيرمنطبق بر حقوق مسلم حمايتی

    کار توسط مراجع مختلف آسيب ها و زيان هايی نظير بسط و گسترش بی سابقه قراردادهای موقت کار پديد آورده است.

    عدم اجرای قانون کار ، تمام امنيت شغلی کارگران را از بين برده استو پيش نويس اصلاحيه قانون کار تمام معيارهای مورد قبول

    جامعه بشری و سازمان جهانی کار را در رابطه با حقوق کار ناديده گرفته و از يک تعريف خشک و خالی برای کار دائم و

    موقت و معين نيز خوداری کرده است و آنها را از يکديگر تفکيک نکرده و معلوم نکرده که چه نوع قراردادی اختصاص به کار

    دائم و چه نوع قراردادی تعلق به کار موقت و معين دارد و مبنای قرارداد کار را قرار داد موقت قرار داده تا هيچگاه و در هيچ

    زمانی کارگران نتوانند دارای امنيت شغلی باشند و در فقدان امنيت شغلی کارگران، قدرت اجرايی از قانون کارگرفته شود و تاثير

    آن بر روابط کار خنثی گردد و به کارفرمايان امکان دهد در هر جا و در هر زمانی که کارگران خواهان رعايت قانون و حقوق

    خود و بيمه شدن شوند و يا تسليم شرايط دلخواه و غيره منطقی کارفرما نگردند و تسويه حساب بدون تاريخ و کاغذ سفيد امضا به او ندهند؛ به قراردادشان خاتمه داده شود و يا از تمديد قرارداد خودداری شود و جلو قانون طلبی و درخواست رعايت حقوق قانونی

    توسط کارگر گرفته شود و امکان ابراز وجود برای آنها باقی نماند.

    ايجاد چنين زمينهای برای کارفرمايان بستری برای آنان به وجود می آورد که بتوانند از استفاده از قرارداد موقت در کارهای دائم

    عبور کرده و سيستم استاد شاگردی را در روابط کار رواج داده و نهادينه کنند و به دوران حاکميت قانون در روابط کار پايان دهند

    و چنين حالتی در روابط کار ايدهای است که چندين دهه فعالان اقتصاد طفيلی و سرمايه دارايی که دارای روحيه استثمارگرايانه

    هستند مطرح نموده و دنبال کردهاند و امروز به ايده آنان در پيش نويس ارائه داده شده پاسخ داده شده و اين پاسخ مساعد به کسانی

    داده شد که اساسا با واژه کارگر مخالفند و آن را برسميت نمی شناسند و امروز واژه استخدام را خدمات ناميده اند.

    قانون گذر بقدری از مرحله پرت است که حتی نمی داند کارهای خدماتی هيچ ربطی به جامعه کارگری ندارد. کارگر آفرينده کار

    است. کارگر با بازوانش کار می کند. کارگر خدمات به کسی نمی دهد. کارگر ارزش توليد می کند که سود آن نصيب کارفرمايان

    و سرمايه داران می گردد، ولی چرا نويسندگان اصلاحيه که آرزو داشتنده روزی واژه کارگر را از قانون حذف کنند و امروز

    عمدآ شرمگين از حذف واژه کارگر، استخدام را حذف و کلمه خدمات را جايگزين آن کرده اند. تفکر فوق در آنچه به نام پيش

    نويس اصلاح قانون کار ارائه داده اين مهارت و زيرکی را از خود نشان داده که با زندگی ميليونها کارگر بازی کند و تمام بی

    قانونيها عليه کارگران را قانونی کند.

    با توجه به آنچه گفته شد، پيش نويس ارائه شده را نمیتوان اصلاحيه قانون کار ناميد که با چند تغيير و جابه جايی مفاد آن منطق

    لازم برای اصلاح قانون کار در آن به وجود آيد. اين اصلاحيه دامی است که برای کارگران پهن شده است. اصلاحيهای که

    منطبق بر معيارهای حقوق کار نبوده و دفاع از زحمتکشان و عدالت اجتماعی در آن نمود کامل نداشته باشد و يا حمايت از ضعيف

    در مقابل قوی در آن پر رنگ نباشد، از نظر ما کارگران وجاهت قانونی نخواهد داشت.

    اصلاحيه پيشنهادی، دشمنی آشکار با کارگران و حمايت از دولت و سرمايه داران است. پيش نويس اصلاحيه قانون کار به جای

    حمايت از کارگران، به جای لغو قراردادهای موقت و باز گرداندن امنيت شغلی و جانی به جامعه کارگری، می خواهد ته مانده

    حمايت های قانونی را هم به نفع کارفرمايان و دولت مصاده کند. اصلاح قانون کار به شيوه کنونی يعنی تحميل شرايطی که

    کارگران تحت عنوان توافق با کارفرما، بخاطر دريافت دستمزدهای يک چهارم خط فقر، ناگزيز به تن دادن به ساعات طولانیتر

    کار ميشوند. شرايطی که در کنار قراردادهای موقت و پيمانی دست کارفرما را هرچه بيشتر باز ميگذارد کارگران را مثل يک

    برده مطلق به کار گيرند.

    نکات ديگر اين تغييرات در قانون کار، در راستای زدن هر گونه مزايايی است که می تواند به کارگر تعلق گيرد، مثل کاهش حق

    شيفت و نوبت کاریها، قطع تعلق ٤٠ درصد دستمزد بيشتر به کار در روزهای تعطيل و اضافه کاری، کاهش مرخصی سالانه

    کارگر و غيره. تغييراتی که اساسا دست کارفرمايان را بيشتر و بيشتر برای استثمار وحشيانه و برده وار ما کارگر باز ميگذارد.

    آنچه که در اين پيش نويس بيش از همه چيز ما را نگران کرده است يکجانبه گرائی است که گاه به نفع کارفرما و گاه به نفع

    مجريان قانون تحکيم و ترويج و تشويق گرديده است. به نظر می آيد که اين تغييرات بجای بهبود وضعيت نيروی کار به سلب

    امنيت شغلی بيشتر ما و از ميان رفتن حقوق و مزايا و عيدی و افزايش دغدغه های زندگی ما کارگران گردد. کارگران خود را

    مستحق اين نمی دانند که بجای افزودن حقوق آنها در قانون کار، [اين حقوق] چنين موضوع دست اندازی واقع شود. تغيير قانون

    کار يک شوخی يا يک بازی نيست که يکطرفه باشد. تغيير قانون کار بازی با سرنوشت ميليون ها کارگری است که شب با ترس

    نداشتن امنيت شغلی، ترس از فردای خود، سر بر بالين می گدارند. چطوری می شود با سرنوشت ميليون ها انسان بازی کرد در

    حاليکه بزرگترين شرکت خودروسازی خاورميانه در اين نظرخواهی محلی از اعراب ندارد.

    همانطوری که مستحضريد بيشترين آسيب از عدم اجرای قانون کار فعلی را کارگران ايران خودرو متحمل شده اند. با توجه به

    بررسی ها و با توجه به ماهيت اقداماتی که سالهاست در جريان است، اين تغييرات فقط معطوف به کاهش حقوق کارگران و

    افزايش قدرت و توانائی طرف مقابل است و از نظر ما کارگران ايران خودرو، ايجاد تغيير در قانون کار فعلی، در راستای تثبيت

    بی حقوقی هايی صورت ميگيرد که قانون کار فعلی زمينه ها و شرايط تحميل آنها را بر ما کارگران مقدور کرده است. ايجاد

    شرکت های پيمانکاری، گسترش قراردادهای موقت و روزمزدی، توقف استخدام های دائمی خلاف قانون کار فعلی می باشد. ما

    کارگران می پرسيم اين تغييرات بر چه اساسی صورت گرفته است؟ کدام انسان با شعور و عاقل به خود اجازه داده تا بديهی ترين

    حقوق بنيادين ما کارگران را پايمال کند؟ چرا ماده ٧ را حذف کرده ايد؟ چرا به جای حذف کارهای موقت آنرا قانونی کرده ايد؟

    چرا مرخصی ما کارگران را کاهش داده ايد؟ مگر خود مجلسيان هفته به هفته تعطيلات ندارند؟ چرا ذخيره مرخصی ما را از ٩

    روز به ۵ روز کاهش داده ايد؟ چرا مرخصی استعلاجی ما را از ٣ روز به يک روز کاهش داده ايد؟ اگر يکی از شما فوت کند

    يک روز برای شرکت در مراسم کافی است؟ تعبيض بيمه تا کی؟؟؟ ما تاکی بايد تاوان دزدی های مسولان سازمان اجنماعی را

    بپردازيم؟ قانون گذار به جای بهبود ساختار بيمه تامين اجتماعی، بيمه تکميلی را قانونی کرده است؟ چرا انحصار سازمان تامين

    اجتماعی بعنوان تنها متولی بيمه اجباری مشمولين قانون کار را حذف کرده ايد؟ چرا کارگر بايد بين بيمه ها آواره شود چه کسی

    پاسخگوی کارگر خواهد بود؟ چرا حداقل دستمزد و دستمزدهای مقطوع (با توجه به نوع قرارداد دائم يا موقت) را، چند نرخی

    کرده ايد؟ چرا پرداخت پاداش افزايش توليد را به افزايش بهرهوری منوط کرده اند؟ اگر ما بيش از اندازه توليد کنيم ولی کارفرما

    بگويد سود ندارد، تکليف کارگران چيست؟ چرا دوره مجاز کارآموزی را تا سه سال افزايش داده ايد؟ چرا کار سخت و زيان آور

    را قانونی کرده ايد؟ مگر قرار نبود در عرض چند سال کارهای زيان آور حذف شود؟ چرا ۴٠ درصد اضافه دستمزد، اضافه

    کاری را حذف کرده ايد؟ مگر قانون گذار نمی داند اضافه کاری يعنی از خود گذشتگی کارگر برای زنده ماندن است؟

    ما تغيير قانون كار را خوش خدمتی دولت به سرمايه داران می دانيم كه می خواهد فرش قرمزی برای سرعت بخشيدن به

    استثمار بيش از پيش کارگران پهن کند. ما فکر می کنيم با تغيير قانون کار عقد قراردادهای موقت و سفيد امضاء به صورت

    گسترده ای رواج پيدا می کند. با اصلاح قانون کار تنها روند اخراج کارگران تغيير می کند. اخراج دسته جمعی و بی رويه

    کارگران با اضافه شدن قانون جديد بدون اينكه با كوچكترين مانع قضايي روبرو گردند قانونی می شود. تعويق انداختن و

    نپرداختن حقوقها به يک نرم برای کارفرمايان تبديل می شود. تعيين حداقل دستمزدها زير خط فقر عادی می شود، عدم پرداخت

    حق بيمه اجباری برای کارگران، آينده امنيت شغلی کارگران را از بين می برد.

    ما نمی خواهيم برده باشيم، ما حق زندگي انساني داريم. ما ميخواهيم كه زندگي شايسته داشته باشيم. در شرايطي دم از مشارکت

    کارگران در نظرخواهی پيش نويس اصلاح قانون کار می زنيد که كوچكترين تشكل كارگری را از سوی كارگران تحمل نمی

    کنيد. برزگترين شرکت خودرو سازی خاورميانه با بيش از صدهزار کارگر شاغل از داشتن هر گونه تشکل کارگری محروم

    است. در حالی دم از مشارکت کارگران در اين نظرخواهی می زنيد که تمام نمايندگان کارگران ايران خودرو اخراج شده اند و يا

    در زندان به سر مي برند. در چنين شرايطی پيشنويس اصلاحيه قانون کار با کدام اهداف انجام گرفته است؟ ما مخالف تغيير قانون

    کارنيستيم؛ بلکه با روند تغيير قانون کار و تغييرات يکجانبه به نفع کارفرمايان و دولت بر ضد خودمان مخالفيم. ما هم می خواهيم

    قانون کار تغيير کند. ما هم می خواهيم تکليف قراردادهای موقت برای هميشه روشن شود، شرکت های پيمانکاری در کارهای

    دائم برای هميشه حذف شوند، کار موقتی که در اين پيشنويس ارائه شده، هيچ معنی ندارد و بايد حذف شود. ما خواهان اصلاح

    تبصره ٢ ماده ٧ هستيم. بنظر ما تبصره ٢ بايد بدين ترتيب اصلاح شود که کارهائی که طبيعت آنها جنبه مستمر دارد، قرارداد

    دائمی تلقی می شود. قراردهای موقت بايد حذف شوند. هيچ کارگری نبايد اخراج گردد. ما می خواهيم اضافه کاری اجباری لغو

    گردد و قانون با کارفرمايان متخلف برخورد کند. ما هم خواهان تغيير قانون کار هستيم؛ ما خواهان يک ماه مرخصی بدون

    احتساب روزهای تعطيل هستيم؛ ما می خواهيم حق شيفت عادلانه پرداخت شود نه اينکه بدتر شود. ما ١٢ % حق شيفت را قبول

    نداريم. ما انسانيم و می خواهيم انسانی زندگی کنيم. دستمزدها بايد بر اساس تورم واقعی تعيين گردد تا ما بتوانيم از پس هزينه های

    يک زندگی عادی برآييم. ساعت کار بايد کاهش و دو روز تعطيلی قانونی شود. کارهای سخت و زيان آور بايد برچيده شوند، نه

    اينکه قانونی شوند. ما می خواهيم مسوليت ايمنی کارگران در قانون کاملا مشخص شود. وجود هر نوع حادثه منجر به فوت و يا

    نقض عضو کارگر مستقيم با کارفرمايان باشد. ما خواهان اصلاح ماده ١٧ بنفع کارگران هستيم. کارگری که توقيف می گردد -

    توقيف وی چه منجر به محکوميت شود يا نه - کارگر بعداز آزادی به کار خود بايد برگردد. ما خواهان تغيير تبصره ماده ١٨

    هستيم. اگر توقيف کارگر منجر به محکوميت گردد، سازمان تامين اجتماعی مکلف است تا زمانی که کارگر از زندان آزاد نشده

    باشد و بعد از آزادی نيز تا اشتغال مجدد. برای رفع احتياجات خانواده وی، بيمه بيکاری به خانوادهاش پرداخت نمايد. ما می خواهيم

    هر قوانينی عليه ما کارگران است بر چيده شود. ما هم خواهان تغيير قانون کار هستيم، ما هم می خواهيم حق اعتصاب، حق

    اعتراض، و حق ايجاد تشکل های آزاد کارگری در قانون کار قانونی شود. ما می خواهيم کارگران در تشکل هايی که دوست

    دارند آزادانه شرکت کنند. ما هم می خواهيم هيچ کارگری را به جرم شرکت در فعاليتهای اجتماعی و صنفی دستگير و زندانی

    نکنند، بنابر اين کارگران ايران خودرو تغييرات اساسی در قانون کار را فقط با حضور نمايندگان واقعی کارگران به رسميت می

    شناسند. اين نمايندگان کارگران هستند که می توانند نظرات و خواستهای کارگران را در اين مسير بطور صريح و روشن اعلام

    کنند. نظرات کارگران، تشکلهای کارگری و نمايندگان منسوب به آنان در مذاکرات مربوط به قانون کار به شکلی که نظرات

    کارگران در اين تصميم سرنوشت ساز اصل و اساس باشد بايد در نظر گرفته شود. بدون آزادی بيان، بدون آزادی تشکل های

    کارگری، حرف زدن از مشارکت و نقش کارگران در اصلاح قانون کار بی معنی است.

    کارگران ايران خودرو ضمن مخالفت شديد با رويکرد حاکم بر تغيير قانون کار از سوی دولت، تنها راه تغيير قانون کار فعلی را

    ايجاد يک فضای آزاد و دمکراتيک با حضور نمايندگان واقعی کارگران می دانند. در مرحله اول بايد مقدمات برگزاری انتخابات

    در گروه صنعتی ايران خودرو فراهم شود تا کارگران بتوانند با انتخاب نمايندگان خود در اين طرح مشارکت کنند. برای همين ما

    کارگران گروه مجموعه های صنعتی ايران خودرو مخالفت خودمان را با هر گونه تغييرات در قانون کار عليه کارگران اعلام

    می داريم.

    رونوشت: هئيت محترم دولت

    رونوشت: مجلس شورای اسلامی

    رونوشت: ديوان عدالت اداری

    رونوشت: قوه قضائی

    رونوشت: خبرگزاری کار

    مهر ماه ١٣٩٠

    ١-کارگران گروه صنعتی ايران خودرو

    ٢-کارگران ايران خودرو ديزل

    ٣-کارگران ايران خودرو خراسان

    ۴-کارگران ايران خودرو تبريز

    ۵-کارگران ايرانخودرو فارس

    ۶-کارگران ساپکو

    ٧-کارگران ابساکو

    ٨-کارگران مهرکام پارس

    ٩=کارگران مجموعه های پرسی ايران خودرو

    ١٠ -جمعی از کارگرانايسيسکو

    ١١ -جمعی از کارگرانآزمايش وتحقيقات قطعات مجموعه خودرو :ايتراک

    ١٢ -جمعی از کارگران اگزوز خراسان

    ١٣ -کارگران الکترونيک ايران خودرو:اليکو

    ١۴ لکترونيک سامانه سمند

    ١۵ -جمعی از کارگران الکتريک شرق

    ١۶ -جمعی از کارگران پرس شماره ١ ايران خودرو

    ١٧ -جمعی از کارگران ايران خودرو سازه

    ١٨ جمعی از کارگران ايمن خودرو شرق

    ١٩ -جمعی از کارگران همگام خودرو

    ٢٠ -جمعی از کارگران پاکريس خودروايرانيان

    ٢١ -جمعی از کارگران تامين ماسه ريخته گری

    ٢٢ -جمعی از کارگران تاب خودرو

    ٢٣ =جمعی از کارگران توسعه خودروکار

    ٢۴ -جمعی از کارگران صنايع خودرو

    ٢۵ -جمعی از کارگران توليد موتورا يران خودرو :ايپکو

    ٢۵ -جمعی از کارگران تام ايران خودرو

    ٢۶ -جمعی از کارگران توليد کلاچ ايران خودرو

    ٢٧ -جمعی از کارگران توليد قطعات خاور

    ٢٨ -جمعی از کارگران چرخشگر

    ٢٩ -جمعی از کارگران محور خودرو

    ٣٠ -جمعی از کارگران ريخته گری آلومنيوم ايران خودرو

    کارگران گروه صنعتی ايران خودرو

     

    >>Twitter

    >>

     click

    >>

     click