click
click
click
click
click
click
click
click
click

click

 

  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  • click
  •  
  • click
  •  
  • رزم نامه شماره پنج
  • رزم نامه شماره چهار
  • به سوي اعتصاب عمومي
  • تنش آفريني هاي تازه
  • براي کوبيدن بازاري ها
  • نود و نه درصدي ها به پيش
  • براي اشغال بيت رهبري
  • پيام بيستم
  • پيام نوزدهم
  • امپراتوري ملاها
  • پدافندهاي بابکي
  • تصاحب کارخانه ها
  • click

  • نفت در ونزوئلا
  • پاره اي از مطالبات مرحله اي
  • اشرافيت شيعه ي صفوي
  • انتقال دارايي هاي ملي به دزدان
  • اصل 44: در هر يکان، يک کميته ي کارکنان براي مصادره دارايي هاي دزديده شده
  • برنامه هاي گفتمان هاي مطالبه محور يا پاره اي از خواست هاي جنبش
  • براي تغييرات بنيادي در ايران از عزت الله سحابي
  • چرا اين همه دشمني ملاها با دانشگاه ها از دکتر محمد ملکي
  • جنگ کوسه ها در نظام ولايي، داده هاي تکانه دهنده از دزدان سرکويگر
  • در پشت کشتارها و سرکوب ها، کودتاچيان چه پول هايي به جيب مي زنند
  • چه دزداني پشت کشتارها پنهانند

  • فهرست يکم: نقش روحانيون در مفاسد اقتصادي
  • فهرست دوم: دزدان ولايي يا ميلياردرهاي ايران
  • فهرست سوم: سرکوبگران يا مافياي اقتصادي
  • فهرست چهارم: مافياي مالي و نظامي کجا هستند
  • فهرست پنجم: چه دزداني از پدافندهاي بابکي مي ترسند
  • فهرست ششم: شماري از ملاهاي ميلياردر
  • فهرست هفتم: باندهاي مالي و سرکوبگر
  • از جنبش هاي جهاني بياموزيم

  • مصادره ها در ونزوئلا
  • آموزه هايي از جنبش خشم در يونان
  • خواسته هاي کمپ ميدان خورسيد در اسپانيا، تغيير انتخاباتي و مبارزه با کليسا
  • واکنشي هشيارانه، طرح ساختن “ويترين” از مصر رد شد
  • براي دوستي و آشتي در جهان

    داده هايي از کمپين

     

     

     click

    در "کار سازمانی"، راهنمای ما "انجمن های مخفی و کوچـــــــــــــــــک و پراکنده و غیرقابل کنترل" انقلاب مشروطه هستند، متشکل از "بابکیان" بسیار قابل اعتماد. به گفته استاد سخن و خرد و داد، فردوسی: "هشیوار یاران گزین در نبرد". "انجمن های بابکی" که بجاست کار سازمانی "غیر زنجیره ای" را (با درس گیری از اشتباه های دهه ی چهل و پنجاه خورشیدی) با کار "توده ای"، بسیار حساب شده درهم آمیزند، در کوران نبرد و در آستانه ی پیروزی، "هشیارانه و گام به گام" به هم خواهند پیوست، و ایرانی آزاد و آباد و پرداد و توانمند را بنيان خواهند نهاد. پيش به سوي ايجاد “انجمن هاي بابکي” در همه ي يکان هاي اقتصادي و آموزشي، و تدارک اعتصاب عمومي! هشيار باشيم، نبايد گذاشت رويدادهايي چون ليبي و بحرين در ايران بازخواني شوند. تنش آفرينان در حال بازآفريدن رخدادهاي آغاز انقلاب در ايران و منطقه هستند. بايد هر چه زودتر “به اين شب سياه” پايان داد. در این راستا می توان از شیوه های سازمانی و مبارزاتی "تدافعی" در دیگر جنبش های رهایی بخش نیز، همانا به میدان آوردن "پدافندان" (در کنار "انجمن های بابکی") بهره گرفت: هم برای شناسایی و افشاگری و خنثی سازی "عوامل" ناآشکار و آشکار این "تنش آفرینان و دزدان" در کارخانه ها و آموزشگاه ها و اداره ها و محله ها و بازارها، و هم به منظور نشانه گرفتن برجسته ترین مراکز کلیدی، چون کانون های بازرگانی و مالی و تامین انرژی و حمل و نقل. همانگونه که "عمامه به سرهای ولایی" از ترسشان در خیابان ها آشکار نمی شوند، می توان این "عوامل" را در یکان های اقتصادی و آموزشی وادار به عقب نشینی کرد و خنثی نمود. این رویکردها در راستای تدارک "اعتصاب عمومی"، و از کار انداختن همزمان مهم ترین یکان های اقتصادی و کانون های آموزشی-اداری جریان خواهد داشت

     

    خرداد نود و پنج

     

    اعتصاب کارگران کارخانه کمپرسورسازی تبریز

     

    یکی از کارگران کارخانه کمپرسورسازی تبریز گفت: بیش از بیست و یک روز است که با اعتراض در محوطه کارخانه به دنبال دریافت مطالبات مزدی خود هستیم اما کسی پاسخگوی ما نیست و به مشکلاتی که در زمینه دریافت نکردن 4 ماه حقوق برایمان به وجود آمده؛ فکر نمیکنند.

    به گزارش20خردادایلنا،این کارگرافزود:تأخیر 4 ماهه در پرداخت حقوق قانونی کارگران کارخانه کمپرسورسازی تبریز باعث شده که ما کارگران در شرایط سخت معیشتی قرار بگیریم، بهطوریکه بیش از 120 کارگر در تأمین مایحتاج روزانه خود ناتوان شدهایم.

    طبق اظهارات این کارگر، اقساط معوقه و دغدغهٔ تأمین معیشت کارگران کمپرسورسازی آنقدر زیاد است که نمیتوانند مدت طولانی به این وضعیت ادامه دهند.

    وی افزود: متاسفانه در حال حاضر این موضوع به اعتبار، منزلت و کرامت کارگران این کارخانه ضربههای جبرانناپذیری وارد کرده است.

    برپایه این گزارش،شماری از کارگران کارخانه کمپرسورسازی تبریز با ارسال نامهای از کمیته امداد شهرستان تبریز درخواست کمک مالی و غذایی کردند.

     در این نامه که به امضای شماری از کارگران کارخانه کمپرسورسازی رسیده و رونوشت آن نیز به مدیران استانداری آذربایجان شرقی، فرمانداری و اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی شهرستان تبریز ارسال شده است خطاب به رئیس کمیته امداد شهرستان تبریز آمده است: با توجه به اینکه کارگران کارخانه کمپرسورسازی تبریز حدود 4 ماه حقوق معوقه دارند و در تنگنای شدید مالی هستند و هیچگونه اقدامی از طرف مدیران این کارخانه برای حل مشکلات مالی کارگران زحمتکش صورت نمیگیرد و باتوجه به قرار گرفتن در ماه رمضان و نیاز مبرم کارگران این کارخانه به حمایت از طرف این سازمان خیر، خواهشمند است دستور فرمائید در صورت امکان حداقل جیره مناسب غذایی به کارگران این کارخانه اختصاص داده شود.

    وعده ها توخالی کارفرما برای جلوگیری از اعتراض1400 کارگر معدن البرز شرقی(طزره)نسبت به عدم پرداخت2ماه حقوق،حق بیمه وعیدی!

    دوماه دستمزد و حق عیدی بیش از هزار و 400 کارگر معدن  زغال سنگ البرز شرقی از ابتدای سال جاری پرداخت نشده است. این درحالیست که کارفرمای این واحد معدنی برای جلوگیری از اعتراض کارگران مرتباً در میان کارکارگران حاضر میشود و وعده پرداخت مطالبات معوقه کارگران را میدهد.

    به گزارش20خردادایلنا بنقل از کارگران معدن طزره، آخرین دریافتی کارگران معدن زغال سنگ البرز شرقی مربوط به دستمزد اسفند ماه سال گذشته است که 22 اردیبهشت ماه به حساب کارگران پرداخت شد.

    کارگران البرز شرقی تصریح کردند: مشکلاتی که در زمینه پرداخت مطالبات مزدی و بیمهای آنها به وجود آمده است باعث نگرانی کارگران در سال جاری شده و آنان را در شرایط بد مالی قرار داده است. در این صورت کارگران نیازمند دریافت همه معوقات حقوقی خود هستند.

     

    اعتراض کارگران کارخانه ماشین آلات صنعتی تراکتورسازی

     

    به گزارش20خردادنصر، شرکت ماشین آلات صنعتی تراکتورسازی ایران در اواخر سال 85 توسط سازمان خصوصی سازی واگذار شده است. در سال 86 بیش از 650 دستگاه بکهو لودر تولید شد و علاوه بر آن 400 دستگاه هم در همان سال پیش فروش شد،اما سرمایهگذار بخش خصوصی با افزایش سرمایه غیر منطقی و افزایش 310 تومانی ارزش هر سهم، نقدینگی را به تاراج برد و هیچ چیز در شرکت برای کار کردن نماند.

    سرمایهگذاری ملت با سند سازی و افزایش سرمایه صوری طی سال های 86 تا 89 سرمایههای ماشین آلات صنعتی تراکتورسازی ایران را به یغما برد و دادگستری استان هم برای رسیدن کارگران به حق و حقوق خود از تاریخ دهم اردیبهشت سال 86 حکم توقف شرکت را صادر کرد، اما پیگیری های قضایی به جایی نرسید و همان شرکت سرمایه گذاری ملت با لابی گری و در غیاب گروه تراکتورسازی ایران دوباره در حال تصاحب شرکت است.

    برپایه این گزارش بنقل از کارگران این کارخانه، دادگستری حاضر بود شرکت را به ازای یک ریال به گروه تراکتورسازی واگذار کند تا آن ها چرخ های کارخانه را راه بیاندازند و حقوق کارگران را بدهند، اما آن ها این را هم نپذیرفتند و از طرف ما بنویسید "لیاقت" این کار را نداشتند.

    خاطرنشان می شود،کارفرمای شرکت اعلام کرده که تنها به 150 نفر از کارگران نیاز دارد و بقیه باید تسویه حساب کرده و از شرکت خارج شوند.

     

    گردهمایی کارگران بازنشسته برق منطقهای تهران مقابل مجلس

     

    کارگران بازنشسته برق منطقهای تهران که 20 سال پیش اقدام به خریدن زمین از طریق شرکت تعاونی منطقهای برق تهران در هشتگرد کرده بودند اما هنوز زمینهایشان را از این تعاونی تحویل نگرفتهاند.

    یکی از این کارگران بازنشسته برق منطقهای تهران گفت: در همین خصوص کارگران برق منطقهای تهران مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند که پس گذشت ساعاتی از این تجمع؛ محمود بهمنی (نماینده ساوجبلاغ) به جمع معترضان آمد و با آنها در خصوص روال رسیدگی به این پرونده در دادگاه صحبت کرد.

    به گزارش20خرداد ایلنا، کارگران بازنشسته برق منطقهای تهران که از 20 سال پیش اقدام به خرید زمین از طریق تعاونی منطقهای برق تهران در منطقه هشتگردِ ساوجبلاغ کرده بودند با وجود در اختیار داشتن سند و برگه تحویل سند از سوی شرکت تعاونی منطقهای برق تهران اعلام کردند که هنوز زمینهای خود را تحویل نگرفتهاند.

    یکی از این کارگران بازنشسته گفت: دادگاه مسئول رسیدگی به شکایت کارگران؛ یکی از مدیران این شرکت تعاونی را که قبلا بازداشت شده بود؛ به قید وثیقه را آزاد کرده تا زمینها را به ما بازگرداند.

    این کارگر بازنشسته برق منطقهای تهران افزود: در همین خصوص کارگران برق منطقهای تهران مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند که پس گذشت ساعاتی از این تجمع؛ محمود بهمنی (نماینده ساوجبلاغ) به جمع معترضان آمد و با آنها در خصوص روال رسیدگی به این پرونده در دادگاه صحبت کرد.

    کارگران بازنشسته برق منطقهای تهران تاکید دارند که این شرکت تعاونی باید هرچه سریعتر مجمعی تشکیل و اعضای جدیدی برای هیات مدیره انتخاب کنند تا زمینها هرچه سریعتر به صاحبان آنها برگردد.

     

     تجمع دختران و پسران دهه هفتاد و هشتادی: نسلی که نمی خو اهد بسوزد

     

    تجمع مجتمع كوروش فرصتي براي بيان اعتراض نسلي از جامعه در بي توجهي به نيازهايشان بود دختران و پسران دهه هفتاد و هشتادي، دورهمي اي در مجتمع كوروش برگزار كردند تا به قول خودشان جشني بگيرند براي پايان امتحانات خرداد ماه تجمع مجتمع كوروش كه نه سياسي بود و نه اقدامي براندازانه، صرفا بيان مطالبه اي بود كه شادي و نشاط و تخليه هيجانات اجتماعي را حق خود مي دانست.

    حوالي ساعت 5 بعد از ظهر روز سه شنبه 18 خرداد بود كه رفته رفته تعداد نوجوانان دختر و پسر در مجتمع كوروش قابل توجه شد. دختران و پسراني كه سن شان كمتر از 18 سال بود و شاد و خوشحال و طبق قرار قبلي، در مجتمع كوروش حضور يافته بودند. هنوز دقايق زيادي از حضور اين دختران و پسران نگذشته بود كه ازدحام جمعيت، آنها را به سمت بيرون از مجتمع و معابر اطراف كشاند تا خودبهخود مورد توجه ساير مردم و عابران قرار گيرند. دختران و پسران دهه هفتاد و هشتادي، دورهمي اي  در مجتمع كوروش برگزار كردند تا به قول خودشان جشني بگيرند براي پايان امتحانات خرداد ماه و رها شدن از فصل مدرسه. تجمع دختران و پسران را با چشم مي شد گسترده تخمين زد و برخي سايت ها و كانال هاي خبري نيز تعدادشان را بيش از دو هزار نفر اعلام كردند. نوجوانان با هم مي گفتند و مي خنديدند و كاري هم به كار كسي نداشته اند. هر ازگاهي صداي دست و سوت مي آمد تا اينكه نيروهاي پليس با توجه به گستردگي حضور دهه هفتادي و هشتادي ها و ازدحام و ترافيكي كه در محل ايجاد شده بود، وارد عمل شده و آنها را متفرق كردند...

     مطالبه نيازهاي اجتماعي نوجوانان

    شايد اين براي نخستين بار بود كه دختران و پسران دهه هشتادي با كمك ارتباطات شبكه هاي اجتماعي، به صورت خودجوش گردهمايي اي را براي ابراز شادي و خوشحالي ترتيب مي دادند. اتفاقي كه شايد در نوع خود – با توجه به سن و سال حاضران در مجتمع كوروش – منحصر به فرد بود و گواه از ظهور نسلي تازه در جامعه ايراني مي داد. نسلي كه نيازهايشان، باورهايشان و مطالبات شان شايد متفاوت با هر نسل ديگري باشد و با برگزاري تجمع شادماني از پايان تحصيل، ابراز وجود ميان هياهوهاي جامعه كردند.

     پيش از اين و در سال هاي قبل، برخي تجمعات غيرسياسي و صرفا اجتماعي آن هم براي ابراز شادي و نشاط در گروه هاي سني بالاتر همچون تجمع آب بازي در پارك هاي تهران رخ داده بود اما گردهمايي دهه هشتادي ها از طريق ارتباطات فردي و با كمك شبكه هاي اجتماعي، نخستين بار بود كه رخ مي داد. اين اتفاق، اگرچه به ظاهر ساده و شايد عادي تلقي شود، اما مي تواند هشداري براي دستگاههاي مسئول و متوليان امور نوجوانان و جوانان باشد كه بي برنامگي آنها در پاسخ به نيازهاي حداقلي، مي تواند عاملي براي وقوع اتفاقاتي چون تجمع كوروش باشد.

    تجمع دهه هشتادي ها از اين منظر قابل تامل است كه در سال هاي قبل، نيازهاي دختران و پسران 15 ، 16 ساله صرفا در كتاب و درس و مدرسه دنبال مي شد و بيان ديگر خواستههايشان همچون حضور در جمع بزرگترها و جمع هاي اجتماعي، هرگز ديده نمي شد.

     اما اكنون در ميانه هاي دهه 90، تجمع دهه هشتادي ها نشان داد كه توسعه عصر ارتباطات و تكنولوژي هاي نوين ارتباطي سبب شده تا جنس نياز نوجوانان كاملا متفاوت با آنچه تاكنون بوده ، باشد. مدت هاست كه كارشناسان اجتماعي از بلوغ هاي زودرس فردي و كاهش سن بلوغ دختران و پسران در ايران صحبت مي كنند و هشدار براي برنامه ريزي در مورد آن ميدهند اما تجمع مجتمع كوروش نشان داد كه علاوه بر بلوغ فردي، سن بلوغ اجتماعي نوجوانان نيز كاهش يافته و آنها نيازي به بزرگ ترها براي برگزاري «تجمعوميتينگ» ندارند. اينكه چند صد نفر دختر و پسر بدون آنكه كسي هدايت شان كند، با هم قرار تجمع مي گذارند تا ساعتي را كنار هم به شادي و نشاط بگذرانند، حامل پيام مهمي براي مسئولان است كه بچه ها، زودتر از آنچه فكرشان را كنيد، بزرگ شده اند! اين تجمع نشان داد كه «بي برنامگي» در حوزه نوجوانان و جوانان براي پاسخ به نيازهاي اجتماعي آنها و ايجاد فرصت هاي حضور در اجتماع موج مي زند. تجمع مجتمع كوروش كه نه سياسي بود و نه اقدامي براندازانه، صرفا بيان مطالبه اي بود كه شادي و نشاط و تخليه هيجانات اجتماعي را حق خود مي دانست. اين مطالبه اما با برخورد پليسي پاسخ داده شد تا شايد در عمل ، نوجوانان متفرق شده باشند، اما در حقيقت آنها را به پيوستي تازه در اعتراض به برآورده نشدن نيازها و خواسته هايشان برساند. نيازهاي نسلي كه غوطه ور در دنياي ارتباطات، اينترنت و فضاي مجازي بوده و عمده سرگرمي شان «كلش اف كلنز» است، به طور حتم با نيازهاي نسل هاي قبل جامعه متفاوت بوده و تجمع مجتمع كوروش نشان داده كه اين نيازها هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.

    رفتاري براي اعتراض نسل تازه

    جامعه شناسان در اين باره معتقدند كه زنگ خطر پاسخ به نيازهاي اجتماعي نسل هاي تازه، از مدت ها قبل به صدا درآمده اما گوشي براي شنيدن آن نبوده است. «امان ا... قرايي مقدم» در اين باره با اشاره به اينكه  «نيازهاي هر دهه از جوانان و نوجوانان كشور با يكديگر متفاوت است و مطالبات نسل ها با هم فرق مي كند» مي گويد: تجمع مجتمع كوروش نتيجه ندانم كاري و برخوردهاي نامناسب مسئولان و توجه نكردن به نيازهاي مشروع و منطقي و عقلاني جوانان و نوجوانان است. جوانان يا نوجوانان به بلوغ رسيده نياز به شادي و نشاط و تجربه باهم بودن دارند. آنها مي خواهند حس تعلق اجتماعي خود را ارائه كنند؛ خودي در جامعه نشان دهند و خود را مطرح كنند. اما وقتي جوانان در جامعه امكان مطرح شدن را ندارند و در هيچ جا نمي توانند دورهم «بگويند، بخندند و جشن بگيرند» نتيجه آن مي شود كه در يك روز و به طور خودجوش، گردهم آمده تا رفتار اعتراضي  را نشان دهند. اين جامعه شناس ادامه مي دهد: اعتقاد دارم كه تجمع مجتمع كوروش فرصتي براي بيان اعتراض نسلي از جامعه در بي توجهي به نيازهايشان بود. در جامعه اي كه تمام فكر و ذكر مسئولان حول مسائلي غير از «نشاط و شادي اجتماعي» بچرخد و بزرگ شدن فرزندان مملكت ديده نشود، بايد منتظر رفتارهاي خودجوش فردي براي اعتراض و كسب مطالبات شان بود. قرايي مقدم با بيان اينكه در اين تجمع برخورد پليسي هرچند آرام و محترمانه با حضور نوجوانان شده است، خاطرنشان مي كند: نوع برخوردها با  نياز جوانان متناسب نيست و باعث ميشود افراد همچنان در محروميت بمانند. به راستي، ايجاد فضايي براي حضور سالم نوجواناني كه مي خواهند ساعتي را باهم باشند و بخندند و انرژي بگيرند چه اشكالي دارد؟ چرا نبايد باور كنيم كه يك جوان نياز به شادي دارد و در جست و جوي فرصتي است كه خود را مطرح كند؟ وي با بيان اينكه بايد با سالم سازي فضا، نيازهاي نوجوانان كنترل و هدايت شود، مي گويد: نبايد جوان و نوجوان را تحريك كرد كه رفتار غير عقلاني داشته باشد.اين جامعه شناس با اشاره به اينكه تجربه ثابت كرده برخورد با نيازها و خواسته هاي بحق جوانان همواره نتيجه عكس نشان داده است ، خاطرنشان مي كند: برخوردهايي نظير آنچه در مجتمع كوروش رخ داد، مي تواند در آينده صدمات اجتماعي و سياسي به دنبال داشته باشد و به نوعي بد بيني سياسي ميان مردم و مسئولان را به دنبال داشته باشد. از اين رو، مسئولان بايد با پذيرفتن واقعيات اجتماعي و تحولاتي كه به سرعت در بدنه اجتماع رخ مي دهد، خود را براي پذيرش خواستههاي اجتماعي آماده كرده و بپذيرند كه نيازهاي نسلي كاملا متفاوت بوده و نياز به پاسخگويي صحيح دارد.

    منبع:قانون-20خرداد

     

    تجمع بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش مقابل دیوان عدالت اداری

     

    امروز چهارشنبه ۱۹ خردادماه ۹۵ جمعی از بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش که تعدادشان به بیش از یکصد معلم باز نشسته از تهران، کرج و کرمانشاه میرسید، از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۴ در مقابل ساختمان دیوان عدالت اداری تجمع کردند.

    آنان در این تجمع با حمل پلاکاردهایی خواستار همسانسازی حقوقشان با بازنشستگان سایر نهادها شدند. تجمعکنندگان همچنین خواستار بهبود وضعیت منزلت، معیشت و اجرای مادهی ۱۲۵ بودند.

    آنان پلاکاردکایی با شعارهای “خط فقر ۳ میلیون حقوق ما یک میلیون” ، “معیشت و منزلت حق مسلم ماست” ، “بیمه رایگان برای باز نشستگان” ، “خیانت نوبخت حمایت دیوان” و… در دست داشتند.

    در ادامهی تجمع مذکور به دعوت مسئولین سه نماینده از تجمعکنندگان جهت مذاکره با آنان وارد ساختمان دیوان عدالت اداری شدند و پس از بازگشت به جمع همکاران از مذاکراتشان گزارشی ارائه کردند و اظهار داشتند راه حل اصلی ؛ اجرایی شدن ماده ۱۲۵و از سه طریق قابل بررسی میباشد.

    برگرفته ازسایت حقوق معلم و کارگر

     

    تجمع روستاهای منطقه در مقابل کارخانه سیمان آرتا اردبیل

     

    اهالی روستای نوشنق از توابع بخش مرکزی شهرستان نمین با تهیه لیستی 60 نفره از بیکاران خود اعلام کرده اند که در مقابل کارخانه سیمان آرتا اردبیل تجمع خواهند کرد.

    به گزارش 19خرداد شکوه فرهنگ، در ماه های اخیر بود که اهالی روستای گرده از توابع بخش مرکزی شهرستان نمین در اعتراض به بکارگیری و جذب نیروی غیر بومی در کارخانه سیمان آرتا اردبیل، اقدام به تجمع در مقابل کارخانه سیمان کردند.

     در همین راستا اهالی روستای گرده از پیر و جوان گرفته تا زنان کهنسال روستا و با لباس های محلی با حضور در مقابل کارخانه سیمان تجمع کرده و از خروج کامیون های حامل بار سیمان خودداری کرده و موجب تعطیلی قسمت بارگیرخانه کارخانه شده بودند.

    این در حالی است که در سال 92 طی جلسه ای با حضور مسئولان شهرستان نمین، مسئولان کارخانه سیمان و همچنین نمایندگان و شوراهای روستاهای گرده و نوشنق و برخی دیگر از روستاهای مجاور مصوب شده بود که هرگونه جذب نیروی کاری و متخصص با اولویت روستاهای گرده، نوشنق و دیگر روستاهای مجاور بوده و در صورت نبود نیروی مورد نیاز از نیروهای غیر بومی بکارگیری شود.

     با تغییر مدیرعامل و مدیر کارخانه سیمان آرتا با عدم اطلاع مسئولان فعلی کارخانه از وجود چنین مصوبه ای، این امر مورد بی توجهی قرار می گیرد که آن هم اعتراض اهالی روستای منطقه را به همراه داشته است.

     تجمع اهالی روستای گرده موجب شد تا طی جلسه ای مجدد با حضور مسئولان شهرستان نمین، مسئولان کارخانه سیمان و همچنین نمایندگان اهالی و شورای روستای گرده در محل فرمانداری برگزار شد. در این جلسه مسئولان کارخانه سیمان ضمن اظهار بی اطلاعی از مصوبات سال 92 و در زمان مسئولان وقت، قول مساعد نسبت به کارگیری و جذب نیروی کار مورد نیاز با اولویت روستای گرده و دیگر روستاهای مجاور دادند.

     پس از گذشت مدتی از این امر، اهالی روستای نوشنق با مشاهده به نتیجه رسیدن اقدامات و خواسته های اهالی روستای گرده، با تهیه لیستی 60 نفره از بیکاران روستا و طی نامه ای به فرمانداری نمین اعلام کرده اند که در مقابل کارخانه سیمان آرتا اردبیل  تجمع خواهند کرد.

     از سوی دیگر اهالی روستای اورنج از روستاهای مجاور کارخانه سیمان و اهالی عنبران نیز با مشاهده تجمع های سریالی در مقابل کارخانه سیمان و تحقق اهداف آنها تصمیم بر تجمع در مقابل کارخانه سیمان دارند تا نسبت به بیکاری جوانان خود و بکارگیری نیروی غیربومی در کارخانه اقدام کنند.

     به گفته یک منبع آگاه به دنبال تجمع های اهالی روستای گرده در مقابل کارخانه سیمان، مسئولان کارخانه از عوامل تجمع کننده به دلیل جلوگیری از بارگیری سیمان، خروج کامیون های باری، تعطیلی بارگیرخانه و همچنین برهم زدن نظم عمومی شکایت کرده اند و قوه قضاییه طی دستوری به عوامل انتظامی خواستار شناسایی عوامل و رسیدگی به پرونده شده است.

     کارخانه سیمان آرتا اردبیل در حال حاضر با 55 درصد نیروی بومی، 43 درصد نیروی غیر بومی خارج از شهرستان و 2 درصد نیز نیروی خارج از استان فعالیت می کند.

     

    اعتصاب چندروزه کامیون داران درپایانه بوشهر

     

    نحوه توزیع نوبت دهی حمل بار در پایانه بوشهر مشکلاتی ایجاد کرده است طوریکه هفته جاری برخی رانندگان با حمل نکردن بار نسبت به این وضعیت گلایه مندی خود را اعلام کرده اند.

    به گزارش 19خردادبوشهرنیوز، آنان افزودند: اجرای طرح حذف سالن اعلام بار و نوبت دهی و اصرار بر اجرای این طرح با مشکلاتی که در پی داشته و ضعف نظارت باعث اجحاف در حق برخی از رانندگان و رواج پدیده زیر میزی در این بخش شده است.

    یکی از رانندگان گفت: طرح حذف سالن اعلام بار و نوبت دهی در استان های معدودی از جمله بوشهر اجرا شده است.

    وی یادآورشد: هرچند در نحوه توزیع بار قبل از اجرای این طرح نیز اشکالاتی وجود داشت اما اداره کل حمل و نقل و پایانه ها بجای اعمال مدیریت و تقویت نظارت کماکان اصرار بر طرحی دارد که مشکل آفرین شده است.

    یک کارشناس حمل و نقل نیز گفت: طرح حذف سالن اعلام بار و نوبت دهی در پایانه بار بوشهر از ابتدا مبتنی بر داده های علمی نبود و هم اینک نیز تداوم آن علمی نیست.

    وی افزود: اداره کل حمل و نقل استان بوشهر باید از طریق ایجاد سامانه هوشمند در ورود کامیون ها به پایانه بار نظارت جدی کند تا عدالت در احقاق حق رانندگان رعایت شود.

    وی اظهارداشت:براساس آمارهای منتشر شده میزان جابجایی کالا در بندر بوشهر در سال 93 نسبت به 94 حدود یک میلیون تن کاهش یافته است .

    وی تصریح کرد: باتوجه به اجرای برجام محدودیت پهلوگیری کشتی در بنادر رجایی و باهنر برطرف شده است و کشتی هایی که بواسطه تحریم بنادر یادشده قبلا در بندر بوشهر تخلیه و بارگیری می کردند هم اینک انجام نمی شود.

    وی گفت:این امر باعث کاهش میزان ورودی کالا و نوبت دهی بار در بندر بوشهر شده است طوریکه برخی راننده ها بجای هر سه روز الان بیش از یک هفته نوبت بار برایشان انجام می شود.

    این کارشناس یادآورشد: فقدان شهرک حمل بار در چهار بندر فعال استان بوشهر نیز باعث شده تا مدیریت حمل بار در این استان به درستی اعمال نشود.

    وی افزود: هم اینک فقط در بوشهر و عسلویه شهرک (پایانه ) حمل بار وجود دارد و گناوه، دیلم، دیر، کنگان، جم و اهرم فاقد این مهم هستند.

    یک راننده نیز گفت: هم اینک در برخی از استانها اولویت نوبت دهی برای جابجایی کالا به خودروهایی است که پلاک همان استان باشند.

    وی افزود: این درحالی است که این مهم در استان بوشهر اجرا نمی شود و برخی داد و ستدهای غیرمتعارف بر تعیین میزان نوبت دهی بار حاکم است.

     

    اعتصاب رانندگان خطی مسیر سرکلاته به کردکوی

     

    صبح امروز جمعی از رانندگان سواری خطی سرکلاته خرابشهر – کردکوی به نشانه اعتراض به نرخ کرایه دریافتی در این روستا تجمع کردند.

    به گزارش رادکانا، اعتراض و تجمع رانندگان به علت مشخص شدن نرخ واقعی کرایه مسیر فوق از سوی مراجع قانونی بوده و به همین خاطر رانندگان از صبح امروز از انتقال مسافر به کردکوی و بالعکس خوداری کردند.

    اما این موضع در صورتی است که نرخ واقعی از سوی دهیاری روستا به مبلغ 10000 ریال اعلام شده است.

    رانندگان مبلغ تعیین شده از سوی دهیاری و دیگر مراجع را قبول ندارند و بنابه گفته خودشان به دلیل هزینه هایی که وجود دارد کرایه مسیر مذکور باید افزایش یابد.

    گفته شده فرماندار و بخشدار صبح امروز جهت رفع این مورد به روستای سرکلاته خرابشهر می روند تا با این دسته از رانندگان در این رابطه جلسه ای برگزار کنند.

     

    تجمع اعتراضی مردم گلشهر رودبار

     

    در پی قطعی مکرر آب در شهرک گلشهر رودبار عده ای از روزه داران گلشهری که از نهادهای مربوطه قطع امید کردند صبح امروز با تجمع در دفتر امام جمعه شهرستان رودبار خواستار رسیدگی به این مشکل شدند.

    به گزارش18خرداد رودبار ما، با شروع فصل گرما و آغاز ماه رمضان، واقعیت کمبود آب بیشتر خود را نشان داده است. این را می شود از قطعی چند ماهه آب در شهرک گلشهر رودبار و همچنین در دیگر روستاهای رودبار متوجه شد.

    با ادامه قطعی آب در شهرک گلشهر رودبار زندگی عادی مردم مختل شده است. شهروندان گلشهری نیز که از نهادهای مربو طه در اعتراض به قطعی طولانی مدت آب این شهرک دست به اعتراض زده و با تجمع در دفتر امام جمعه شهرستان خواستار رسیدگی به این مشکل شدند.

    البته هنوز کسی به طور دقیق اطلاع ندارد که این قطعی آب شرب به دلایل خرابی سیستم آبرسانی است یا کمبود آب و کاهش فشار آب، همچنین مسئولان آب و فاضلاب در این خصوص اطلاعاتی به شهروندان ارائه نکردندکه این قطعی آب در روستاهای رودبار آن هم در ماه مبارک رمضان برای مردم روزهدار از هیچ مسئول اجرایی پذیرفتنی نیست.

    نا گفته نماند شهروندان نیز باید با مواجه شدن قطعی آب، بحران کم آبی را جدی بگیرند تا بلکه با صرفه جویی و مصرف صحیح آب بتوانند با کمبود و هدرفت آب مقابله کنند.

    شایان ذکر است که شهرک گلشهر در ۳کیلومتری مرکز شهرستان رودبار جنوب واقع شده است.

     

     اعتراض کارگران مجتمع صنعتی ماموت

     

    بالغ بر 2000 نفر در مجتمع صنعتی ماموت واقع در اتوبان کرج قزوین در نزدیکی شهر هشتگرد شاغل هستند. بحث اخراج کارگران ویا به قول کارفرما تعدیل نیرو که از سال 94 در شرکت شایعه شده بود، اردیبهشت سال جاری در جشن روز کارگر  در حضور فرماندار منطقه، توسط مهرزاد فردوس سهامدار اصلی شرکت به شکل علنی مطرح شد. سبزواری-مدیرعامل شرکت- کاملا شفاف اعلام کرد که شرکت بایستی لاغر شود و تاکید داشتند که تعدیل در مورد نیرو های اداری اتفاق می افتد و در بخش تولیدی، کسی اخراج نمی شود.

    سرانجام، از روزهای نخست خرداد کارگران متوجه شدند که ماجرای تعدیل کاملا جدی است. سرپرستان قسمتهای مختلف تولید از هر سالن لیستی از کارگران اخراجی تهیه کردند و بیش از 400 نفر در این لیستها قرار گرفتند. این اخراجها با اطلاع کامل ادارات و سازمانهای دولتی منطقه ساوجبلاغ صورت گرفتهاست که تحت نفوذ شرکت قرار دارند.

    جهت جلوگیری از هرگونه امکان سازماندهی کارگران برای اعتراض به اخراجها، شرکت اخراجها را به شکل مرحله ای و روزانه با تعداد مشخصی از لیست انجام می دهد. سه طریق اخراج معمول است که در نخستین شیوه با غیر فعال کردن کارت تردد کارگر در همان بدو ورود، نگهبانان از ورود کارگر اخراجی به محوطه کارخانه جلوگیری می کنند. در شیوه دوم نیز در زمان خروج کارگر، کارت تردد وی غیر فعال شده است و وی متوجه اخراج شدن خود می گردد. در واقع محترمانه ترین برخورد با کارگر اخراجی در دو حالت یاد شده اتفاق می افتد و با بخت و اقبال بلند از شیوه سوم که کاملا غیر انسانی و اخلاقی است، می رهد!

    در حالت سوم یک اتومبیل برقی حامل دو نفر نگهبان در ساعت 15:30، سالنها را در پی کارگران اخراجی جستجو میکنند و کارگر بخت برگشته را در حالی که مشغول به کار است، وادار به سوار شدن می کنند. در حالی که کارگر حتی اجازه صحبت و وداع با همکاران خود را ندارد. اتومبیل برقی تا کامل شدن لیست، سالنها را می گردد و سپس همه کارگران اخراجی با همراهی نگهبانان به قسمت رختکن برده میشوند. در نهایت کارگران را به خارج از محوطه شرکت هدایت می کنند. فشار روانی چنین برخوردهای غیر انسانی و دور از هرگونه آداب و منش اخلاقی موجب یک وحشت همگانی میان کارگران شده است. در طی دو هفته اخیر در هر روز به طور متوسط 15 نفر کارگر اخراج شده اند که که تعدادی از آنها سابقه بالای 10 سال دارند.

    علت این اخراج سازیهای گسترده برای کارگران مشخص نیست. در حالی که مجتمع صنعتی ماموت همواره حتی در شرایط وخیم تحریمها، تولیدات خود را متوقف نکرده  و فعال بوده است، گمان می رود چنین تصمیمی برای امتیاز گیری از دولت،  هموار کردن شرایط مشارکت با شرکتهای خارجی جهت تولید اتومبیل سواری و حذف شرایط سخت وزیان آور کار و باز نشستگی پیش از موعد کارگران باشد. شایعات رقم اخراجها را تا پایان شهریور امسال  و با ادامه روند کنونی 800 نفر پیش بینی میکند.

     

    اعتراضات صنفی آتشنشانان در فاز 14 عسلویه

     

    در پی نارضایتیهای کارگری در فاز 14 عسلویه دامنه این اعتراضات صنفی به آتش نشانان این مجتمع صنعتی نیز کشیده شده است.

    به گزارش منابع کارگری ایلنا از عسلویه، در پی نارضایتیهای کارگری در فاز 14 عسلویه و معوقات مزدی کارگران، دامنه این اعتراضات صنفی به آتشنشانان این مجتمع صنعتی نیز کشیده شده است.

    به گفته این منابع، آتشنشانان این فاز که تعداد آنها حدود سی نفر است، سه ماه مطالبات مزدی پرداخت نشده؛ دارند و به همین دلیل، در روزهای گذشته  در انجام وظایف روزانه خود با تردید مواجه شدهاند.

    اعتراضات فاز 14 با تجمع صنفی بیش از 300 کارگر شرکت گاما و شبدیز صنعت از (26 اردیبهشتماه) آغاز شد که در این میان تنها کارگران شرکت پیمانکاری شبدیز صنعت و شمار اندکی از کارگران شرکت گاما توانستند با کارفرما تسویه حساب کنند.

     

    اجتماع کارگران ارج مقابل درب کارخانه

     

    امروز صبح جمعی از کارگران ارج پشت درب این کارخانه جمع شدند تا اعتراض خود به اخبار صدا و سیما را نشان دهند.

    به گزارش ایلنا، امروز از ساعت نه صبح حدود 20 نفر از کارگران بیکار شده کارخانه ارج مقابل درب کارخانه اجتماع کردند.

    به گفته کارگران، این اجتماع در اعتراض به اخبار منتشر شده توسط صدا و سیما صورت گرفته است.

    از قرار معلوم در شب های گذشته، صدا وسیما با پخش گزارشی از کارخانه ارج مدعی شده است که تولید در این کارخانه ادامه دارد.

    کارگران می گویند که این کارخانه مدتهاست که خطوط تولید را متوقف کرده و آخرین تعدیل کارگران نیز اسفندماه گذشته انجام شده است. این کارگران پیش از این نامه نگاریهایی نیز خطاب به مسئولان انجام داده اند که تا کنون پاسخی دریافت نکرده اند.

     

    کارگران فولاد زاگرس به تهران آمدند

     

    در پی عدم پرداخت نه ماه مطالبات مزدی، 28 کارگر کارخانه فولاد زاگرس صبح امروز به تهران آمدند.

      به گزارش ایلنا، 28 کارگر کارخانه فولاد زاگرس در پی عدم پرداخت مطالبات مزدی امروز صبح به تهران آمدند تا در وزارت کار پیگیر مطالبات صنفی خود باشند .از قرار معلوم  این 28 کارگر، 9 ماه مطالبات مزدی پرداخت نشده طلبکارند.

    به گفته کارگران، پس از انحلال کارخانه فولاد زاگرس در اسفند 92، مصوب شده بود که 28 کارگر برای نگهبانی و کارهای جانبی در کارخانه باقی بمانند و سهامداران کارخانه شامل صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق کارکنان فولاد و تامین اجتماعی دستمزد این کارگران را پرداخت کنند.

    ظاهرا صندوق کارکنان فولاد و تامین اجتماعی در ماههای گذشته به تعهد خود عمل نکردهاند و دستمزد این کارگران پرداخت نشدهاست.

    این کارگران زمستان سال پیش نیز جهت پیگیری مطالبات صنفی خود به تهران آمده بودند.

     

    سومین تجمع کارگران بیکارشده کارخانه کاشی طوس قوچان

     

    کارگران کارخانه کاشی طوس قوچان، پس از طولانی شدن قطع گاز این کارخانه به دلیل بدهی چهار میلیارد و ۲۰۰ میلیون ریالی به شرکت گاز، مقابل این اداره تجمع کردند.

    این برای چندمین بار است که حدود 300 نفر از کارگران این کارخانه خواستار رسیدگی جدی به حل مشکلات موجود و بازگشت به سر کار خود هستند ولی تاکنون اتفاق خاصی نیفتاده است.

    به گزارش22خرداد قوچان خبر، شرکت گاز قوچان به دلیل بدهی ۴۲۰ میلیون تومانی این کارخانه، از سه ماه پیش تاکنون گاز این واحد صنعتی را قطع کرده است و باتوجه به جلسات متعددی که اعضای هئیت مدیره با فرماندار و ریاست اداره گاز برگزار و پیشنهاد تقسیط بدهی مطرح شده اما این اداره این پیشنهاد را قبول نکرده است.

    یکی از کارگران معترض خاطر نشان کرد: نه مسئولین شهر و نه مدیران کارخانه هیچ یک به فکر کارگران نیستند و در حال حاضر مالکان کارخانه قطعی گاز را بهانه تعطیلی کارخانه عنوان می کنند.

    درهمین رابطه:

    تجمع کارگران کاشی طوس دراعتراض به بلاتکلیفی شغلی وعدم پرداخت ماه ها حقوقشان مقابل کارخانه!

     

    صبح امروز17خرداد،برای دومین بار طی چند ماه گذشته، کارگران کاشی طوس مقابل این کارخانه تجمع کردند.

    به گزارش17خرداد قوچان خبر، بیش از ۱۰۰ نفر از کارگران کاشی طوس قوچان برای دومین بار در مقابل این کارخانه تجمع کردند.

    یکی از کارگران کارخانه کاشی با اشاره به مشکلات کارگران این کارخانه گفت: از آبان ماه سال گذشته تا کنون مسئولین کارخانه حتی یک ریال از حقوق، عیدی و معوقات را پرداخت نکرده اند و کارگران این کارخانه با سیلی صورت خود و خانواده خود را سرخ نگه می دارند.

    وی ادامه داد: پس از تجمع تعدادی از کارگران در اسفند ماه سال گذشته در مقابل فرمانداری قوچان و قول مساعد مسئولین برای پرداخت معوقات، فقط در دو مرحله و هر بار ۵۰۰ هزار تومان از معوقات مربوط به قبل از آبان ماه سال گذشته را پرداخت نمودند و پس آن نیز دوباره مشکلات ما را فراموش کردند.

    این کارگر افزود: هرساله کارخانه کاشی از ۲۰ اسفند ماه تا پایان تعطیلات عید نوروز به دلیل محدودیت های ترافیکی و عدم ارسال محموله های کاشی تعطیل می شد، اما بعد از اینکه در ۲۰ اسفندماه ۹۴ کارخانه تعطیل شد تا کنون نه تنها فعال نشده است بلکه کارگران روز به روز بلاتکلیف تر می شوند.

    وی با بیان اینکه هیچ چیزی بدتر از بلاتکلیفی نیست تصریح کرد: متاسفانه هیچ یک از مسئولین شهر و کارخانه هیچ پاسخ دقیقی به کارگران نمی دهند و براساس نقل قول ها قرار بود کارخانه اول اردیبهشت ماه راه اندازی شود ولی این موعد به ۱۵ اردیبهشت ماه و نهایتا به اول تیرماه موکول شد و در حال حاضر تمامی کارگران بلاتکلیف هستند و از زمان دقیق راه اندازی کارخانه اطلاعی ندارند.

    یکی دیگر از کارگران گفت: به دلیل عدم پراخت قبض گاز که حدود سه میلیارد و ۹۵۰ میلیون ریال است، گاز کارخانه قطع شده و تمامی کوره ها خاموش است.

    وی با بیان اینکه کسی به داد کارگران نمی رسد و مالکین کارخانه و مدیران قوچان ما را به یکدیگر پاس می دهند، خاطرنشان کرد: با فرارسیدن ماه رمضان چیزی برای خوردن نداریم و در حالی که مسئولین، مشکلات ما را فراموش کرده اند اما همسایه ها و فروشندگان مواد غذایی با کمک های خود ما را در این روزهای سخت یاری می کنند.

     

    ترفندهای مسئولان کارخانه ارج برای خاموش کردن اعتراض کارگران

     

    یک کارگر اخراج شده کارخانه ارج با بیان این نکته که این کارخانه مشکل مواد اولیه و یا دستگاه نداشت خاطر نشان کرد: هنگامی که مسئولین با اعتراض کارگران مبنی بر چرایی متوقف شدن خط تولید مواجه شدند اعلام کردند که سهام داران اصلی کارخانه دیگر مایل به تولید محصولات ارج نیست؛ این در حالی بود که تمامی دستگاه های خطوط تولید سالم بوده و تا چند ماه قبل از عید محصول تولید میکردند و غیر ممکن است یکباره همه دستگاه ها در همه خطوط تولید فرسوده شوند و دیگر کار نکنند.

    وی بیان داشت: یکی از مباحثی که هنگام اخراج کارگران مطرح شد، این بود که یک شرکت ایتالیایی که خواهان سرمایه گذاری در این کارخانه و خرید سهام آن است، اعلام کرده که به این کارگران نیازی ندارد و می خواهد به دلخواه خود کارگر استخدام کند.

    به گزارش22خرداد دانا،یکی از کارگران اخراج شده از کارخانه ارج در خصوص خبر تعطیلی کارخانه ارج اظهار داشت: من تا اسفند ماه 94 در کارخانه ارج کار می کردم که قبل از عید همراه با حدود 170 نفر دیگر از کارخانه اخراج شدم.

    وی افزود: قیل از رسیدن نوروز سال 95 به کلیه نیروهای قراردادی اعلام شد که کارخانه ارج دیگر قادر به ادامه همکاری با نیروهای قراردادی نبوده و هرکدام از کارگران که زودتر تسویه حساب کنند، یک میلیون بیشتر دریافت خواهند کرد.

    این کارگر اخراج شده از کارخانه ارج با بیان اینکه سه ماه مانده تا نوروز 95 همه خط های تولید کارخانه تعطیل شده بود گفت: در حالی که خط تولید برخی از قسمت ها از مهر ماه متوقف شدهبود، سه ماه پایانی سال گذشته کارگران تنها در محل کارگاه حضور داشتند و هیچ محصولی تولید نمیکردند.

    وی با اشاره به اینکه مسئولین کارخانه، کارگران را مجبور به تسویه حساب کردند یادآور شد: به کلیه کارگران اعلام کردند که اگر تسویه نکنند معادل دو ماه در سال که به صورت سنوات دریافت می کردند را به آنها پرداخت نکنند که از همین رو کارگران مجبور به تسویه حساب با کارخانه شدند.

    وی ضمن تکذیب سخنان برخی از مسئولین که در اخبار اعلام کرده اند تولید این کارخانه هنوز متوقف نشده است، بیان داشت: سه ماه مانده به عید تمام خط های تولید متوقف شد و تولید کارخانه به صفر رسید و ادعای مسئولین مبنی بر ادامه تولید صحیح نیست.

    این کارگر اخراج شده از کارخانه ارج خاطر نشان کرد: با اخراج 170 کارگر و اتمام کارهای مربوط به انبار گردانی، درب کارگاه های تولیدی بسته و پلمپ شد و تا کنون یک محصول هم تولید نشده است؛ هنگامی که برای تسویه به کارخانه مراجعه کردیم، فقط نگهبانان کارخانه در آنجا حضور داشتند.

    وی با بیان این نکته که کارخانه ارج مشکل مواد اولیه و یا دستگاه نداشت خاطرنشان کرد: هنگامی که مسئولین با اعتراض کارگران مبنی بر چرایی متوقف شدن خط تولید مواجه شدند اعلام کردند که سهام داران اصلی کارخانه دیگر مایل به تولید محصولات ارج نیست؛ این در حالی بود که تمامی دستگاه های خطوط تولید سالم بوده و تا چند ماه قبل از عید محصول تولید میکردند و غیر ممکن است یکباره همه دستگاه ها در همه خطوط تولید فرسوده شوند و دیگر کار نکنند.

    بناگزارش همین منبع،یک کارگر اخراج شده  دیگرکارخانه ارج در خصوص تعطیلی کارخانه ارج و خطوط تولید آن اظهارداشت: از یک سال گذشته این کارخانه دیگر به طور رسمی خطوط تولیدی آن تعطیل شد و کارگران آن نیز اخراج شدند. در حال حاضر نیز تمامی عوامل تولید این کارخانه نظیر دستگاه های خطوط تولید و سایر لوازم و تجهیزات آن در حال فروش است و بخش عمده ای از آنها به فروش رسیده است.

    وی در ادامه با بیان اینکه برای پیگیری موضوع تعطیلی کارخانه سوی تمام نهاد های دولتی رفتیم ولی نتیجه ای حاصل نشد، تصریح کرد: با توجه به نامه نگاری ها و پیگیری حضوری کارگران در خصوص موضوع تعطیلی کارخانه ارج ازنمایندگان مجلس، وازرت کار، خانه کارگر، اداره سرمایه گذاری و مجمع تشخیص مصلحت نظام نتیجه ای در این خصوص حاصل نشد و کارگران بعد از مدت ها پیگیری و تلاش دست از پا دراز تر با شرمندگی تمام به نزد خانواده های خود بازگشتند.

    کارگر اخراج شده کارخانه ارج در ادامه اظهارات خود در خصوص وضعیت فعلی انبار های شرکت ارج عنوان کرد: در حال حاضر تمامی انبار های کارخانه ارج تبدیل به انبار های شرکت های مختلف تجاری و بازرگانی شده است و در اجاره آنها قرار دارد. مسئولان کارخانه ارج بجای استفاده بهینه از نیروی انسانی کارخانه در حال حاضر تنها از ظرفیت فیزیکی این کارخانه استفاده می کنند بی آنکه از ظرفیت نیروی انسانی خود بهره ای ببرند.

    وی همچنین با بیان اینکه از ابتدای سال 94 تا کنون هیچ تولیدی در کارخانه ارج صورت نگرفته است، خاطر نشان کرد: از سه سال گذشته خطوط تولید این کارخانه رفته رفته از تعداد آن کاسته شد تا اینکه امروز شاهد تعطیلی کلیه خطوط این کارخانه هستیم. تعطیلی خطوط تولید کار را به جایی رساند که مسئولان کارخانه ارج، اقدام به فروش برند ارج به کارخانه ها و کارگاه های سطح پایین کردند و باعث تنزّل کیفیت محصولات این کارخانه شدند. کارگاه هایی که اقدام به خریداری نشان تجاری ارج کرده اند، کارگاه هایی هستند که در محل های غیر متناسب با شرایط کارگاهی نظیر زیر زمین ها اقدام به تولید محصولات مشابه کارخانه ارج می کنند.

     

    پليس مانع از تجمع دوباره دهه هشتادیها شد

     

    پس از آن قرار جنجالی در مرکز خرید کوروش، این بار دهه هشتادیها تصمیم گرفتند كه به پارک آب و آتش بروند و دورهمی خود را آنجا برگزار کنند. هماهنگیها برای این ملاقات  درست مانند قرار قبلی از طریق تلگرام انجام شده بود. بعد از ظهر پنجشنبه جمعیت زیادی به پارک آب و آتش رفتند؛ اما با حضور ماموران پلیس زیادی مواجه شدند که پل طبیعت را بسته بودند و مانع از تجمعشان شدند. قرار دهه هشتادیها در پارک آب و آتش، تنها دو روز پس از میتینگ پر سر و صدایشان در مرکز خرید کوروش، هماهنگ شد. قرار سهشنبه بعد ازظهری که با بسته شدن درهای پاساژ و حضور ماموران به پایان رسید. آنها گفته بودند که این قرار تنها یک دورهمی به مناسبت به پایان رسیدن امتحانات بود. «ناصر» یکی از همین دهه هشتادیها که روز پنجشنبه برای شرکت در این قرار ملاقات به پارک آب و آتش رفته بود، به «شهروند» میگوید: «ما برای قرار به  پارک آب و آتش رفته بودیم اما دیدیم که میتینگ رپرهاست، اما آن هم برگزار نشد.» او به حضور ماموران در پارک اشاره میکند: «ماموران اول پارک طالقانی را بسته بودند. ما میخواستیم برویم روی پل طبیعت اما آنجا را هم بستند و آخر سر از اتوبان وارد پارک شدیم.» او میگوید: «در میان ماموران، نیروهای گشت ارشاد هم دیده میشدند و آن طرف پل ایستاده بودند، پلیس تنها تذکر میداد و من ندیدم کسی را دستگیر کنند.» او حرفهای دیگری میزند: «خیلی از کسانی که آمده بودند وقتی پل را بستند، رفتند اما جمعیت زیادی هم ماندند، همینطور هم به تعدادشان اضافه میشود. بیشتر کسانی که آمده بودند به خاطر میتینگ بود، وقتی دیدند برگزار نمیشود، رفتند».

    «ناصر» دانشآموز دوم دبیرستان رشته ریاضی است که در قرار ملاقات قبلی هم حضور داشت؛ همان قرار دوهزار نفری دهه هفتادیها و هشتادیها. آنها، دختران و پسران دبیرستانی دو روز سهشنبه و چهارشنبه، به مجتمع تجاری کوروش رفتند تا پایان امتحانات مدرسهشان را دورهم باشند. کارت دعوتشان تلگرامی دست به دست شده بود، چندین کانال تلگرامی و  تعداد زیادی صفحه در اینستاگرام، تبلیغات این دعوت همگانی برای دهه هفتادی و هشتادیها را عهدهدار شده بود؛ در این پیامها از دانشآموزان تهرانی خواسته شده بود به مجتمع کوروش بروند و تمام شدن امتحانات و شروع تعطیلات تابستان را دور هم جشن بگیرند.

    منبع:شهروند-22خرداد

     

    تجمع اعتراضی کشاورزان لنجان در مقابل فرمانداری

     

    کشاورزان شهرستان لنجان مقابل فرمانداری این شهرستان تجمع کردند.معترضین با تاکید بر حق آبه خود در طومار شیخ بهایی یادآور شدند: طبق این حق آبه کشاورزان این منطقه نباید از داشتن آب کشاورزی محروم باشند و این آب به جای خدمات کشاورزی در مصارف صنعتی مورد بهره برداری قرار گیرد.

    به گزارش 22خرداد لنجانا، هدف اصلی کشاورزان از این تجمع اعتراض به قطع شدن آب برای زمین های زراعی منطقه لنجان بوده و این در حالی است که در روزهای گذشته ممنوعیت کشت برنج در استان اصفهان توسط معاون زراعت و باغبانی وزارت جهاد کشاورزی اعلام شده بود.

     این کشاورزان عنوان کردند: این قانون بدون اطلاع قبلی به کشاورزان اتفاق افتاده است و این درحالی است که بسیاری از کشاورزان هزینه های اولیه زیادی را برای این مزارع صرف کرده اند.

    تجمع کنندگان افزودند: این قانون دقیقه ۹۰ تصویب شده در حالی که پیش از تصویب این موضوع می بایست کشت جایگزین و تسهیلات مربوط به آن را برای کشاورزان مشخص می کردند.

     کشاورزان در ادامه با تاکید بر حق آبه خود در طومار شیخ بهایی یادآور شدند: طبق این حق آبه کشاورزان این منطقه نباید از داشتن آب کشاورزی محروم باشند و این آب به جای خدمات کشاورزی در مصارف صنعتی مورد بهره برداری قرار گیرد.

     

    تجمع اعتراضی اهالی بلهزار یاسوج در جلوی استانداری

     

    جمعی از مردم منطقه بلهزار یاسوج به دلیل عدم وجود آسفالت خیابانها و کوچههای این منطقه در جلوی استانداری کهگیلویه و بویراحمد اعتراض کردند.

    به گزارش22خرداد کبنا نیوز،برخی روستاهای همجوار منطقه بلهزار آسفالت شدند، ولی ما آسفالت نداریم، بلوار خلیج فارس و اکثر خیابان ها و کوچههای بلهزار آسفالت نیست.

    آنها بیان کردند: کوچه امامت ۱ تا ۱۲ بلوار خلیج فارس، خیابان غلام رضا سیدی و خیابان های بسیج، مغازههای روبروی فرهنگیان و … آسفالت ندارد.

    برخی از مردم این منطقه این کار را به مسائل سیاسی ربط میدادند. اهالی این منطقه اضافه کردند: خیابانها و کوچهها نه زیرسازی و نه آسفالت دارند، در خانهها به دلیل گرد و خاک زیاد غذا نمیتوانیم پخت و پز کنیم و بخوریم و به لحاظ بهداشتی جان مردم منطقه در خطر هستند.

    این مردم بیان کردند: تاکسیها به دلیل وضعیت نامناسب کوچهها و خیابان با کرایه سنگینی ماها را تا درب منزل میرساند و مغازههای ما پر از خاک هستند.

     

    تجمع اعتراضی مردم منطقه «بلوکو» یاسوج

     

    اهالی منطقه «بلوکو» یاسوج در جلوی استانداری کهگیلویه و بویراحمد تجمع و نسبت به وضعیت مسکن مهر این منطقه اعتراض کردند.

    به گزارش22خرداد کبنانیوز،در جلسه گذشته مردم منطقه «بلوکو» یاسوج با معاونت امور عمرانی استانداری کهگیلویه و بویراحمد تصمیماتی اتخاذ شد که این مردم نیز مجدداً با حضور در جلوی استانداری نسبت به وضعیت مسکن مهر این منطقه اعتراض کردند.

    اهالی این منطقه بیان کردند: در جلسه با معاونت عمرانی استانداری کهگیلویه و بویراحمد تصمیم گرفته شد که مشکلات مسکن مهر بلوکو برطرف شود، اما متاسفانه خبری از خانهها نیست.

    بنا بر این گزارش، از سال ۸۹ مردم منطقه بلوکو مبلغ ۱۳ میلیون واریز و وام ۲۰ میلیون تومانی دریافت کردند که الان متاسفانه به ۲۵ میلیون افزایش داده شد و تا به امروز هیچ مسکن در اختیار مردم قرار نگرفته و الان شرط و شروطی برای ما دارند از جمله اضافه کردن ۱۲ میلیون تومان.

    اهالی بلوکو اظهار کردند: تاکنون این مسکن مهر پیشرفت فیزیکی نداشتهاند و هر واحد ۱۰۰ میلیون تومان برای ما هزینه در برداشته است.

    آنها بیان کردند: اگر از سال ۸۹ با آن ۱۳ میلیون سرمایه گذاری میکردیم تا کنون بالای ۲۰۰ میلیون سرمایه داشتیم که متاسفانه سرمایه ای نداریم و خانهای هم نداریم که سکونت کنیم.

     

    اعتراض مردمی شهر کرمان

     

    جمعی از اهالی شهرک مهاجرین شهر کرمان نسبت به تخریب فضای سبز و نصب آنتن مخابراتی اعتراض کردند.

    به گزارش 22خرداد تسنیم ، اهالی شهرک مهاجرین بلوار عباسپور شهر کرمان در اعتراض به تخریب فضای سبز این محله و نصب آنتن مخابراتی تجمع و اعتراض کردند.

    یکی از شهروندان این محله به نمایندگی از سایر شهروندان در محل این تجمع اظهار داشت: محله مهاجرین تنها همین فضای سبز را دارد که این را هم تخریب کردند.

    وی با بیان اینکه در کمتر از نصف روز حدود 15 کارگر فضای سبز را تخریب کردند، گفت: عموم همسایگان و شهروندان این محله به این اقدام شهرداری معترض شدند که فهمیدیم برای نصب دکل مخابراتی است.

    وی با اشاره به اینکه بیش از 150 سانتی متر گودبرداری انجام شده و بتن هم ریخته شده است، افزود: مردم ضمن اینکه فضای سبز خود را از دست میدهند از این به بعد باید با اشعههای مضر آنتن تلفن همراه هم دست و پنجه نرم کنند.

    وی در حالی که سایر شهروندان معترض هم با عصبانیت نکاتی را یادآور میشدند، تصریح کرد: زمین این محدوده هم اوقافی است و با تماسی که با این اداره داشتیم؛ هیچ هماهنگی با اداره کل اوقاف هم انجام نشده است.

    براساس این گزارش،در حالی که سرانه فضای سبز در شهر کرمان برای هر شهروند بسیار پایین است، چرا شهرداری کرمان به جای تخریب فضای سبز برای نصب آنتن مخابراتی از محل دیگری استفاده نمیکند در شرایطی که بسیاری زمینهای دیگر با کاربری عمومی در همین محله وجود دارد.

     

    تجمع اعتراضی مردم فریدونکنار

     

    صبح دیروز تعدادی از مردم فریدونکنار با حضوری اعتراضی مقابل فرمانداری این شهرستان خود تجمع کردند.

    به گزارش بصیرنیوز، حدود ۶۰ نفر از اهالی منطقه حمزهکبیری فریدونکنار با حضور در مقابل فرمانداری فریدونکنار اقدام به تجمع اعتراضی کردند.

     در این تجمع، معترضان خواستار رفع سریعتر مشکل معارضه اراضی مسکونی خود شدند.

     گفتنی است، زمینی به مساحت ۱۹ هکتار که در آن تعداد زیادی خانه ساخته شده و مردم در آن زندگی میکنند با حضور سه شاکی که مدعی هستند نسبت به آن اراضی سند دارند، در آستانه تخریب قرار گرفت.

     

    در زندان بر زندانيان چه میگذرد

     

    روایت 24 ساعت بازداشت در زندان بزرگ تهران؛ از توهينهای مكرر تا قيچیكردن كت يکميليونی و كوتاه كردن موها!

    هيچيك از ما علاقهاي نداريم روزي گذرمان به زندان بيفتد اما همگي كنجكاو هستيم بدانيم در زندان بر زندانيان چه ميگذرد و روزهاي زندان چگونه شب ميشود، البته همه ميدانيم زندان ديگر يك سياهچاله مخوف در اعماق تاريكي نيست و زنداني يك مددجوست و زندانبان مسئول نگهداري او.

    مددجو داراي حق و حقوق و محروم شدن از زندگي در جامعه مجازات اوست نه چيزي بيش از آن، هرچند اين يك روي سكه است. كافي است 24 ساعت با يك زنداني همراه شويد تا ببينيد در دنياي مدرن زندانباني امروز ايران چه بر سر يك زنداني ميآيد.

     

    به گزارش تیک، يك بيابان بزرگ در جنوبیترین قسمت استان تهران ميزبان زندان بزرگ تهران است. آدرس روي كاغذ سرراست است، جاده قدیم قم، پلیس راه حسنآباد، جاده چرمشهر، کیلومتر ۵، شهرک صنعتی بیجین، مجتمع ندامتگاه تهران بزرگ معروف به «بزرگترین زندان خاورمیانه»، که طی کردن مسیر ۵ کیلومتری زندان تا جاده، سهم هر زندانی در زمان آزادي است. زنداني بزرگ با جيره روزانه فقط 2 ساعت آب كه بسيار بيكيفيت است و مناسب براي نوشيدن نيست.

    آنچه ميخوانيد گفتوگوي «قانون» با يكي از افرادي است كه براي 24 ساعت مهمان زندان بزرگ تهران بوده و از آنچه در اين 24 ساعت بر او گذشته، ميگويد.

    دو ساعت پشت درهاي زندان

    همراه مامور بدرقه زندان با طي مسافت طولاني به زندان رسيديم اما خبري از ورود به زندان نبود. در اين گرماي سرسامآور هوا 2 ساعت بيرون زندان در بيابان در انتظار باز شدن درهاي آن مانديم. وقتي اجازه ورود دادند نيز 7 ساعت انجام كارهاي اداري براي رفتن به قرنطينه طول كشيد.

    در اين 7 ساعت چه رخ داد؟

    صبح براي شركت در دادگاه با لباس رسمي يعني كت و شلوار حاضر شدم و در نهايت قاضي قرار كفالت صادر كرد تا انجام امور اداري كفيل زمان مان تمام شد به ناچار براي 24 ساعت راهي زندان شدم. در پرونده نيز قرار كفالت ذكر شده و زندانبان حتي اين را مي دانست كه  روز بعد بنده آزاد خواهم شد و اين يعني من مرتكب جرم بزرگي نشده بودم كه اگر هم شده بودم مستحق توهينهايي كه شنيدم، نبودم.

    توهينهاي مكرر

    هر سربازي كه به ما ميرسيد هر چه از دهانش در مي آمد نثار زندانيان و از جمله بنده ميكرد. نه حرمت سن و سال و ريش سفيد را مي دانستند چيست و نه از اخلاق بويي برده بودند. به هرحال در ابتداي ورود تصور بر اين است كه 24 ساعت زندان آن هم در قرنطينه  نبايد خيلي هم سخت باشد اما وقتي وارد شدم هر لحظه برايم چون كابوسي گذشت.

    دريافت پول نقد و صدور كارت بانكي

    به محض ورود گفتند هر چه داريد به صندوق امانت بدهيد. ساعت، كليد، گردنبند، تسبيح و ... را از ما گرفتند. بعد گفتند نميتوانيد پول نقد به زندان ببريد.

    بانك پاسارگاد شعبهاي در قسمت ورودي زندان دارد كه از صبح تا ساعت 8 شب فعال است و با دريافت پول زندانيان براي آنها كارت صادر ميكند تا بتوانند مايحتاج خود را در زندان تهيه كنند. كارت را تهيه كرديم.

    قيچي كردن كت يك ميليوني

    مرحله بعدي تعويض لباس بود. گفتند لباسها را دربياوريد و در عين ناباوري جوراب بنده به سطل آشغال منتقل شد. نوبت به كفشها رسيد كه آن هم نصيب سطل آشغال شد با اينكه 500 هزار تومان ارزش داشت و راضي بودم به يك نيازمند داده شود تا اينكه به سطل آشغال بيندازند.

    نكته جالب بعدي اين بود كه كت يك ميليون توماني من را با قيچي تكه تكه كردند. وقتي پرسيدم چرا چنين ميكنيد گفتند شايد مواد مخدر يا چيزي در آن پنهان كرده باشي. در كمال تعجب كت را نابود   كرده و به سطل آشغال انداختند.

    حداقل كت را به يك نيازمندم ميدادند. يك ديوار مهرباني بيرون زندان بگذارند اينها را آنجا نصب كنند. قيچي كردن و به سطل انداختن چه دردي را دوا ميكند. هرچند با توجه به اينكه در پرونده قرار كفالت بنده قيد شده بود و زندانبان ميدانست فردا من آزاد خواهم شد. ميتوانستند لباسها را در انبار بگذارند تا يك روز بعد به خودم بدهند. عدم تعبيه انباري براي لباسهاي افرادي چون من كه فقط يك يا چند روز در زندان هستند، يك سوءمديريت است و توجيهي ندارد.

    كوتاه كردن موها

    مرحله بعدي سلماني بود. اين بار زير بار نرفتم. به هرحال سني از من گذشته و سالهاست با مو و محاسن بلند زندگي كردهام. به دوستان، همسايگان و اقوام بگويم چه شده يكشبه موهايم را زدهام. آبرويي براي من در محل ميماند آن هم براي يك شب در قرنطينه بودن نه چند ماه و يك سال زندان، قرار بود فقط يك شب در قرنطينه باشم چرا بايد محاسن و موهايم را ميزدند. با اعتراض بسيار رئيس زندان لطف و آرايشگر پرسنل را صدا كرد تا فقط موهاي سر را مقداري كوتاه كنند كه حداقل خيلي نامرتب و زشت نشود كه البته در نهايت كامل كوتاه كردند.

    كارت بانكي بياعتبار

    بعد از 7 ساعت وارد بند شدم. بعد از يك روز دوندگي و خستگي، خريدن آب و يك تكه نان امري دور از ذهن نبود اما گفتند نميتوانم خريدي داشته باشم، زيرا كارت پاسارگاد تا سه روز فعال نميشود.

    سود كلان بانك پاسارگاد در زندان

    200 تا 300 نفر ورودي روزانه اين زندان، همه پول نقد خود را به بانك ميدهند تا سه روز هم اين پول در بانك بدون حق استفاده ميماند. اگر نگاهي به ارقام بيندازيم سود كلاني را براي بانك خواهيم ديد. به هرحال گرسنه و تشنه مانده بودم و اگر لطف ساير زندانيان نبود خدا ميداند چه بر سر منِ پيرمرد ميآمد. يكي از عجايب زندان داشتن جيره روزي 2 ساعت آب غير قابل شرب است، فقط در اين زمان ميتوان از سرويس بهداشتي استفاده كرد. اگر زنداني دچار سوءهاضمه و بيماري سوءهاضمه و... باشد چه بايد كند؟ براي حل اين مشكل هم مجبور به خريد آب معدني بوديم اماكارت اعتباري ما فعال نبود.

    بالاخره شب تاريك زندان سحر و قرار كفالت بنده پذيرفته شد اما مشكلات جديد شروع شد. زمان آزادي زندانيان شب است و ساعت 20:30 اسامي زندانياني كه قرار است آزاد شوند، اعلام ميشود.

    سوختن كارت بانكي

    به محض اعلام اسامي كارت بانك پاسارگاد ميسوزد. يعني كارتي كه نتوانستهام با آن خريدي انجام دهم ميسوزد و حتي نميتوانم كارت را به زندانياني كه طي 24 ساعت گذشته لطف كرده و آب و غذا براي من خريده بودند هديه كنم تا لطفشان جبران شود.

    پولي پس داده نميشود

     

    بعد از اعلام اسامي براي دريافت وسايل و پول خود رفتيم اما از آنجايي كه ساعت كار بانك و امانتداري ساعت 8 شب است و اسامي زندانيان ساعت 20:30 اعلام ميشود، از دريافت امانت مانند كليد، ساعت، پول نقد از بانك و... خبري نيست. زنداني بدون پول با يك جفت دمپايي در بيابان تاريك رها ميشود به اميد اينكه ماشيني از سر خيرخواهي او را تا شهر برساند. شايد بنده به همسرم نگفته باشم زنداني شدهام. بعد از 24 ساعت نيمه شب با دمپايي بدون كت، موهاي كوتاه شده، بدون پول و ساير وسايلم بروم خانه، بگويم كجا بودهام؟ چه بر سر زندگي مشترك چند ساله من خواهد آمد؟

    هزينه دمپايي زندانيان

    البته در باب فلسفه دمپايي يك توضيح جالب اين است كه زندان بزرگ روزي 300 نفر ورودي دارد اين زندان يعني روزي 300 جفت دمپايي پلاستيكي نيازدارد. اگر قيمت هر جفت دمپايي 5 هزار تومان باشد، ميشود روزانه يك ميليون و 500 هزار تومان. در ماه چيزي حدود 45 ميليون تومان هزينه همين دمپاييهاي پلاستيكي است كه زنداني را باآن راهي خانه مي كنند. يا لباس زير و حوله اي كه براي يك شب به ما دادند و بسيارهم نامرغوب بود كلي هزينه براي زندان دارد در حالي كه براي بازداشت موقتيها كاربردي ندارد.

    به هرحال ساعت 10 شب از زندان خارج شدم، بماند با چه سختي بدون پول و وسايلم، به خانه بازگشتم. هنوز هم كليد دفتر و ميز كار بنده در بخش امانات زندان است، از طرفي پول هم در بانك پاسارگاد است و در ماه مبارك رمضان هم نميتوانم تا زندان بزرگ بروم، كم نيستند زندانياني كه شرايط مرا دارند.

    حال تصور كنيد زندانياي از همدان، اصفهان، قم يا شهري غير تهران باشد و نيمه شب آزاد شود يا بايد صبح در بيابان بماند تا مسئولان بانك و امانتداري بيايند يا با هزار بدبختي به شهرش برود تا در فرصتي ديگر بازگردد كه بسياري از زندانيان فرصت نميكنند باز گردند و پول و مدارك خود را تحويل بگيرند كه اين خودحجم بالايي از درآمد را براي بانك در پي دارد. جالب است بدانيد شعبات داخل شهر بانك پاسارگاد هم جوابگو نيستند و فقط بايد به زندان مراجعه كرد.

    ايكاش بانك پاسارگاد پاسخگوي اين رفتارخود باشد؛ اگر كارت الكترونيكي صادر ميكند شرايط استفاده و بهرهمندي آن را براي مددجو فراهم كند و زمان خروج از زندان يك دستگاه خودپرداز باشد مابقي پول را به مددجو بدهد. اگر اراده براي پرداخت پول زندانيان باشد انتخاب راه و روش منطقي كار سختي نيست.

     

     

    >>Twitter

    >>

     click

    >>

     click